- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

خاطره های این سو- آن سو

در معرفی رمان هفت جلدی «در جست و جوی زمان از دست رفته» اثر مارسل پروست

جلال خسروی
چگونه می‌توان از درجست‌وجوی زمان از دست رفته‌ اثر مانده‌گار مارسل پروست در پانصد کلمه نوشت؟
صاحب‌نظران بر این نکته اتفاق نظر دارند که مدرنیسم[۱]ضمن گسست از سنت رئالیستی، زاویه‌ی نگاه را از بیرون برگرفته و به درون معطوف کرده است. رمان هفت جلدی مارسل پروست نیز خاطره‌های این‌سو ـ آن‌سو را در بستر زمانی فراموش شده ـ از دست شده ـ، می‌کاود تا خلق یکی از مهم‌ترین متن‌های مدرن قرن بیستم را سامان‌دهد. با این‌که روایت در بستر زمانی خطی جریان دارد، امّا به هنگام خواندن زمان در ذهن خواننده می‌شکند، وقایع در هم می‌ریزند و خوانش‌گر در متن غرق می‌شود.
پروست در سال ۱۹۰۶ در آپارتمان بولوار هوسمن سکونت می‌گزیند. دیوارهای اتاق خواب و کارش را با چوب‌پنبه می‌پوشاند و آماده‌ی نوشتن می‌شود. سرانجام کتاب اول ـ طرف خانه‌ی سوان ـ در ۱۹۱۳ با کِش و قوس‌هایی با ناشران، منتشر می‌گردد. در ۱۹۱۴ آندره ژید امتناع خود از نشر جلد اول جست‌وجو را خطا قلم‌داد می‌کند. با این‌حال آخرین مجلد رمان پروست بعد از بیست و یک‌سال در ۱۹۲۷ انتشار یافت.
آیا رمان شرح‌حال بازسازی شده‌ی نویسنده است؟ این پرسش سابقه‌ای به زمان نشر نخستین مجلد متن دارد. سؤالی که هنوز هم قابل طرح است. آن‌چه گفتنی‌ست این‌که خود پروست در نظرورزی‌ها و تأملات منتقدانه‌اش نافی این نگرش است. او در کتاب بر علیه‌ی سنت‌بو بر وی خرده می‌گیرد و « او را شماتت می‌کند که به شرح‌حال متکی‌ست و در باره دین شاعر و نظرش در باره طبیعت و زنان و وضعیت اقتصادی‌اش، و جز این‌ها، کنجکاوی می‌کند. »[۲]
بنژامن کِرمیو در ۱۹۳۴ جستاری عالی در باره‌ی پروست نوشت که رنه ولک در جلد هشتم تاریخ نقد جدید به آن اشاره کرده‌است. او وجود بی‌نظمی را در اثر پروست که برخی منتقدان نسبت داده بودند، منتفی می‌دانست و اعتقاد داشت: « آثار پروست از سازمان‌بندی بقاعده، و مجموعه‌اش از اشتغال خاطر محوری روشمندی نسبت به فراموشی و یادآوری، و البته به‌خصوص حافظه غیر ارادی برخوردارند. [۳] کِرمیو هم‌چنین معتقد بود که « حافظه ما را به لمس امر واقعی، امر ماندگار، قادر می‌سازد.»[۴]
فکر می‌کنم این گزاره ارزش مکث دارد. چرا که در صورت صحت می‌تواند میراث افلاتونی ما را با چالشی جدی مواجه ‌کند. چه‌گونه امر واقعی لمس می‌شود و در عین‌حال مانایی می‌یابد؟ این البته پرسش‌ی ژرف است که اختلال در پیش‌فرض‌های مبتنی بر انتظام دوتایی را ممکن می‌سازد. اتفاقی که در خوانش‌گر را ضمن تجمیع  امر کلی با امور جزیی به سمت واسازی ساختارهای متن خواهد برد. چنین به نظر می‌رسد که متن پروست توانسته امور متضاد را چنان با هم بیامیزد که هنر در وجود آید.در این‌جا شایسته است این معرفی را با ادای دین به مترجم فارسی، زنده‌یاد مهدی سحابی هم‌راه کنم.


[۱] ـ چایلدز، پیتر / مدرنیسم / رضا رضایی / نشر ماهی / چاپ دوم ۱۳۸۶ / ص ۱۱ تا ۳۵
[۲]– ـ ولک، رنه / تاریخ نقد جدید. جلد هفتم. / سعید ارباب شیروانی / انتشارات نیلوفر/ چاپ اول ۱۳۸۹ / ص ۹۸
[۳]ـ همان. ص ۶۸
[۴]– همان‌جا