- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

فوتبال، آئین است

فوتبال، بزرگترین آئین جمعی جهان است. بنا به آماری که فیفا در سال ۲۰۱۰ اعلام نمود، ۴۰ میلیارد نفر بازی­های این دوره از جام­جهانی را مشاهده کرده‌اند. هیچ برنامه و یا مراسم فرهنگی، ورزشی و هنری در جهان نمی­تواند این همه انسان را به خود متوجه سازد. جشنواره­های بزرگ سینمایی جهان تنها سالن­های حداکثر یک­هزار نفری را مملو از تماشاگر می­کنند اما، برای دیدن فوتبال، از تمام جهان، طرفداران به کشور میزبان سفر می­کنند و کشور میزبان و قاره­ی آن­ها مهمانانی از تمامی جهان را پذیرا می­شوند. این موضوع تنها به آئین‌های دینی مسلمانان در حج و یا حضور مسیحیان در دیدار با پاپ در واتیکان مانند است. به زعم تری ایگلتون: «فوتبال، درست مثل تصویری عمومی که رعایت برخی از باورهای سخت مذهبی را از شما به نمایش می‌گذارد، نمایش­دهنده­ی سلیقه‌ی شما در انتخاب نوع پوشش، انتخاب آدم­هایی که با آن­ها دم خورید، سرودی که می­خوانید و مکانی است که برای عبادت آن حقیقت ماورایی به آن­جا می­روید. »

فوتبال، گاه حتی در آئین­ها بخشی را به خود اختصاص می‌دهد و یا به جزیی از یک آئین تبدیل می‌شود. آیین فوتبال هم­چون موقعیتی چهل­تکه، سطوح متعدد آگاهی را در کنار هم جمع می‌کند. در میان تماشاچیان و بازیکنان، از هرگونه آگاهی و عقلانیت می­توان نمونه‌هایی را یافت؛ از کسانی که خداپرست­اند تا آن­ها که شیطان­پرست­اند؛ از آسیایی تا اروپایی تا آمریکای جنوبی و… . این سطوح متعدد آگاهی نسبت به جهان در آیینی به نام فوتبال در کنارهم قرار می‌گیرند و مراسمی به بزرگی یک جشن ملی یا بین‌الملل راه می‌اندازند. کارناوالی که همراه با تکه­هایی از آیین­های مختلف می‌باشد؛ آیین‌هایی که همگی در عرض هم هستند و درهم­نشینی با هم معناهای متفاوتی را به وجود می­آورند و این معناهای متعدد و اندیشه‌ی سیال و سیار، گونه­ای از چندگانگی فرهنگی را به وجود می‌آورد و از همین­رو با نظام آیین­هایی مواجه می‌شویم که انسان­ها بر یکدیگر رجحان و برتری ندارند و دنیایی کاملاً انسانی را ایجاد می‌کنند. برای مثال در تایلند معبدی به نام دیوید بکهام ساخته شده است. اکثر بازیکنان نیز پس از گل زدن و یا گل نخوردن به سبک دین خود از خدا تشکر می­کنند؛ بازیکنان مسیحی به گونه­ی «پدر، پسر، روح القدس» شکرگزاری می‌کنند؛ مسلمانان سجده­ی شکر به جا می­آورند و یا دو دست را به هم چسبانده و یا باز کرده و رو به آسمان بالا می­برند و … . از دیگر سو، ­هم دین و هم فوتبال، به قوانین و مقررات ویژه­ای نیاز دارند. نوعی قوانین رفتاری که باید بدان عمل کرد و نقض آن­ها آشفتگی و تزلزل را در پی خواهد داشت: چه «ده فرمان» معروف تورات باشد، چه فرمان­های مقرر فیفا.»

فوتبال، هم­چنین مانند ادیان و مذاهب، دارای هنجار و ناهنجار است. گناه صغیره (کارت زرد) و گناه کبیره (کارت سرخ) دارد. فوتبال، خوب و بد دارد. حامل بایدها و نبایدهاست. فوتبال، همانند ادیان دارای نهی­های فراوان است. اگر در ادیان دست زدن به کار غیراخلاقی، گناه شمرده می‌شود، در فوتبال هم دست زدن به توپ، گناه شمرده شده و جریمه دارد. فوتبالیست­ها مثل دینداران می‌بایست قبل از مناسک آمادگی داشته باشند و به همین دلیل تمرینات سختی را پشت سر می‌گذارند. «بازیکنان بر این عقیده هستند که هنگام تمرینات سرعتی با چشم­ها می­دوند. یعنی چهره­ی آن­ها، از حالت عادی خارج شده و این­طور وانمود می­شود که انگار از درون به دار آویخته شده­اند.» این فشارها بر بازیکنان برای آمادگی بیشتر و رسیدن به رضایت معبود – باشگاه و تماشاگر فوتبال- است. به تعبیر ملوین خمینز؛ کشیش اسپانیولی: «فوتبال به یک کیش و آئین تبدیل شده­است که برای خودش شعائر و مراسم آئینی خاصی پیدا کرده و امروز به بزرگ­ترین مذاهب آمریکای لاتین تبدیل شده است.»

هم­چنین، بر طبق نظر دانشمندان علوم­اجتماعی، یکی از کارکردهای اصلی ادیان، حفظ و صیانت از نظم اجتماعی است و فوتبال به شیوه­های گوناگون این کار را انجام می‌دهد. فوتبال، به واسطه­ی خلق فضایی که در آن مردم به شیوه­ی احساسی و پرشور به تجربه‌ی هویت مشترک خویش می‌پردازند، موجب تشدید اتحاد و همبستگی تماشاچیان می­شود. همان­گونه که امیل دورکیم؛ جامعه­شناس شهیر فرانسوی در نظم و انضباط و همبستگی میان افراد در آیین‌ها می‌گوید، گوئیا آیین فوتبال نیز باعث همبستگی ارگانیک بین اعضاء و اشخاص می‌شود و همین خود باعث حفظ نظم و سامان اجتماع و جامعه می‌شود. هر کسی که به تماشای یک مسابقه‌ی فوتبال – به مثابه‌ی نوعی آیین دینی- در یک ورزشگاه – به عنوان یک معبد – برود، تشخیص خواهد داد که تماشاچیان – به مانند پرستندگان – احساسات خود را تقریباً همان­گونه ابراز می‌دارند که در ادیان مرسوم است.

فوتبال گاه کارکرد تخلیه روانی، تعادل بخشی، و احساس آرامش را به مخاطبان خود می­دهد. برای مثال در برزیل، مردم با تماشای فوتبال و رقص سامبا، خویشتن را از قید مشکلات روحی و روانی می­رهانند. درست همان­گونه که مؤمنین، خویشتن را با سرودهای دینی و آیین­های عبادی آرام می‌کنند؛ – این موضوع شامل مردم آرژانتین می‌شود – و شگفت‌انگیز این­که، در آرژانتین، کلیسایی را به نام مارادونا ساخته­اند با پیروان مخلصی که خدایگان زنده – دیه­گو مارادونا – را می‌پرستند. به همین دلیل است که مانوئل واسکوئز مونتالبان؛ نویسنده­ی مشهور کاتلان، فوتبال را تنها «مذهب خلق شده‌ی هزاره­ی سوم» می‌داند. او معتقد است که با پایان یافتن دوران جنگ سرد، از رونق افتادن مکاتب ایدئولوژیک بزرگ و بحران مذهب در غرب، خلایی به وجود آمد که حالا با فوتبال پر شده است».