- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

چندکیلو خرما برای مراسم تدفین

گزارشی از پخش فیلم سینمایی در ۸۰مین عصرانه فرهنگی هامون
انجمن هامون ایران
عصرانه فرهنگی هامون به ۸۰مین هفته متوالی سلسله جلسات خود رسید. هشتاد عصرانه برای بحث کردن و گفتگو کردن فرصت بسیار مناسبی بود که تجربه مدنی جدیدی را انباشته کنیم و مبتنی بر آن الگویی را برای فرهنگ گفتگویی و دموکراتیک پیش روی کنشگران مدنی قرار دهیم. و این کاری بوده که انجمن هامون ایران با همراهی همه همراهان هامون به انجام رسانیده و همچنان نیز تداوم می بخشد. در این عصرانه به پخش فیلم سینمایی “چندکیلوخرما برای مراسم تدفین” اثر سامان سالور پرداختیم؛ فیلمی که به سینمای مستقل و تجربی ایران مرتبط می شد و ساخته شده در سال ۱۳۸۴ بود و با اینکه پرونده تولید داشت اما متاسفانه به اکران عمومی درنیامد. محسن نامجو؛ موزیسین ایرانی نیز در این فیلم به ایفای نقش پرداخت و همچنین محسن طنابنده . فیلمبردار این فیلم تورج اصلانی بود و موسیقی آن ساخته آریا عظیمی نژاد. این فیلم جوایز متعددی برده از جمله: یوزپلنگ طلایی جشنواره لوکارنو….بهترین فیلم جشنواره فیلمهای آسیایی چشم سوم از کشور هند…بهترین فیلم جشنواره ۳قاره نانت فرانسه….کاندید تندیس زرین بهترین فیلمنامه و کارگردانی دهمین جشنواره جشن سینمای ایران

خلاصه داستان: صدری و یدی؛ دو مرد میانسال در پمپ بنزین متروکه ای در حاشیه شهر به کار گمارده شده اند. یدی؛ مرد ساده لوحی که عاشق دختری در شهر مجاور شده و نامه های عاشقانه اش را به پستچی(با بازی محسن نامجو) سیار می دهد. صدری هم پهلوان علیلی هست که عاشق دختری شده که در برف و بوران گرفتار شده و از سرما یخ زده و مرده بوده که صدری عاشق جسم بی جانش شده است. در این بین پستچی نامه های عاشقانه یدی را بازنویسی می کند و به نام خودش به دختر می دهد و در آخر با دختر ازدواج می کند. یدی متوجه می شود و سرگردان می شود. صدری هم با گرم شدن هوا، یخها و برفها آب می شود و نمی تواند جنازه دختر را بیشتر از این مخفی کند، او نیز مجددن به تنهایی دوباره خود می خزد. یدی به دنبال دختر به شهر می رود و پمپ بنزین را ترک می کند و صدری هم در همان جا می ماند….
عصرانه فرهنگی هامون این هفته با پخش فیلم شروع شد. پخش فیلمی که امکانش را مجید عوض فرد؛ عضو هیئت موسس انجمن هامون ایران همواره مهیا می بیند و ال سی دی مناسبی را برای نمایش فیلم از خانواده بهزادی (که نکته جالب این هست که خانواده بهزادی از نخستین سینماداران برازجان محسوب می شده اند) به عاریت می گیرد. پس از پخش فیلم به تحلیل فیلم سینمایی چندکیلوخرما برای مراسم تدفین پرداخته شد. در ابتدا اسماعیل حسام مقدم به این نکته اشاره نمود که این عصرانه در اصل به موضوع حاشیه نشینی شهری و با ارائه مهدیه امیری مربوط میشده اما چون ایشان در برازجان نبوده اند، این فیلم به پیشنهاد ایشان برای پخش در این عصرانه ارائه شد که روایت فیلم در بستری از روابط حاشیه نشینان شهری می گذرد و همین می تواند در بازنمایی این فرهنگ نکاتی را عرضه بدارد.

مجید عوض فرد نیز به این نکته اشاره نمود که این فیلم هرگونه قضاوت اخلاقی را ممتنع و غیرممکن می کرد و به گونه شخصیت های فیلم در جریان روایت فیلم قرار گرفته بودند که نمی شد به هیچ وجه رفتار کسی را بر دیگری رجحان داد و از همین رو نیز بود که این فیلم مخاطب را به چالش اخلاقی بزرگی در جهان معاصر رهنمون می ساخت و آن اینکه اخلاق و ارزشهای اخلاقی در زندگی روزمره در چه نسبتی با قراردادهای بزرگ و ماورایی اخلاق قرار دارد. ایشان همچنین به چند نماد و سمبل درون فیلم اشاره نمود و آن ها را تحلیل نمود.
عباس پرنیانی به تحلیل تماتیک مفهوم عشق در روایت فیلم اشاره نمود و عشق را تم اصلی فیلم سینمایی دانست که همه روابط انسانی مبتنی بر آن برساخته می شود. ایشان با پرسیدن پرسشهایی در باب برخی نمادها و اتفاقات درون فیلم، به دیالوگ درباب فیلم ادامه داد.
آقای صمصامی؛ مدرس دانشگاه در حوزه زبان انگلیسی به ساختار سرمایه داری و پیامدهای آن برای جوامع و افراد پرداخت که در این فیلم می شد به خوبی پیامدهای ویران کننده آن را دید که چگونه می تواند حجم عظیمی از افراد در درون چرخدنده های سرمایه داری از بین می روند. ایشان در باب فقر و فلاکت در جهان سرمایه داری و بازنمایی این فیلم از این جهان ایده هایی را مطرح نمود.
حسین پورمودت؛ دانشجوی سینما به سمبول ها و استعاره های درون فیلم اشاره نمود و فیلم را از لحاظ سینمایی، اثری موفق دانست و نماهای فیلم را بسیار اثرگذار و هنری دانست. ایشان این فیلم را بسیار نزدیک به فضای سینمای نئورئالیسم ایتالیا و مانند فیلمهایی همچون دزد دوچرخه اثر ویتوریو دسیکا دانست که در آن فقر و فلاکت را در جامعه ای ازهم پاشیده بازنمایی می کند.


آقای اخلاقی؛ دانشجوی سینما در تحلیلی بر برخی از شخصیت ها به یکی از شخصیت اشاره نمود که درحد تیپ باقی مانده بود اما بقیه شخصیت ها به خوبی پرداخت شده بود. اشان به تدوین عالی فیلم و موسیقی تاثیرگذارش اشاره نمود که لحظه ای موسیقی بالا می آید که شخصیتی در اوج بازی خود به سکوت می رسد و این لحظه بسیار تاثیر هنری و سینمایی دارد.
علی اصغر رجایی؛ عضضو انجمن تاریخ وادبو فرهنگ دشتستان نیز به این نکته اشاره نمود که این فیلم به طور کلی درباب خودمان بود فارغ از اینکه چه تفاوتهای ناچیزی باهم داشته باشیم.
اسماعیل حسام مقدم در جمع بندی به این نکته اشاره نمود که این فیلم رکوییمی بر شکست و نومیدی بود. شکست و نومیدی که در نهایت به سرگردانی می انجامد. تلنگری به انسان معاصر که در میانه تلخی و سرگشتگی هویت خودش گم شده است. ایشان از برساخت روابط قدرت در همین فضای حاشیه نشینی نیز اشاره نمود و به این نکته اشاره نمود که در هر جریان اجتماعی با صورتبندی قدرت و مقاومت مواجه هستیم حتا در حاشیه ها… ایشان علاوه بر اینها به برف و کارکرد پوشاندن و مخفی کردن اشاره نمود و اینکه این برف همواره ذهن مخاطب را به فضایی اخرالزمانی می برد مانند فیلم سینمایی اسب تورین اثر بلاتار..
این عصرانه با پخش آنونس دو فیلم دیگر از سینمای مستقل ایران به پایان خود نزدیک شد: آنونس فیلم سینمایی ماهی و گربه اثر شهرام مکری و آنونس فیلم پرویز به کارگردانی مجید برزگر. در پایان نیز عکس یادگاری از همراهان هامون گرفته شد.
قابل توجه هست که ۸۱مین عصرانه فرهنگی هامون مورخ ۱۴بهمن ماه ۹۳ با موضوع تحلیل ورزش زنان استان بوشهر با حضور فاطمه ارشدی، سهیلا جنگجو و عصمت نعمتی در دفتر هفته نامه اتحادجنوب برگزار خواهد شد. ورود عموم آزاد می باشد.