- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

ژورنالیسم ادبی بوشهر در بوته ی نقد

هشتاد و پنجمین عصرانه ی فرهنگی؛ استثنائن به جای روز سه شنبه؛ روز ۵ شنبه مورخه ی ۱۴ اسفندماه ۱۳۹۳ راس ساعت ۱۷ با موضوع «بررسی ژورنالیسم ادبی در مطبوعات محلی استان بوشهر» با حضور روزنامه نگاران ادبی فعال در مطبوعات محلی استان بوشهر از جمله مرتضا زندپور؛ دبیر پیشین صفحه ادبی  هوای تازه در نصیر بوشهر- طاهره غم خوار؛ دبیر فعلی صفحه ادبی نصیر بوشهر؛ محسن موسوی میرکلایی؛ شاعر و دبیر سرویس های ادبی  مطبوعات محلی بوشهر و رضا شبانکاره؛ روزنامه نگار و سردبیر ضمیمه ادبی ققنوس وابسته به هفته نامه بیرمی و عضو شورای نویسندگان هامون، در مکان دفتر هفته نامه اتحادجنوب برازجان برگزار شد. پیشتر نیز چندین عصرانه ی فرهنگی به نقد و بررسی مطبوعات و مباحث مرتبط با آن اختصاص داشته است.

در ابتدای نشست؛ رضا شبانکاره، مجری نشست و دبیر سرویس ادبی هفته نامه بیرمی مقدمه یی مبسوط در باب ژورنالیسم ادبی ارایه کرد و گفت: «ژورنالیسم ادبی؛ یکی از حوزه های تخصصی روزنامه نگاری است و یک فن و هنر میان رشته ای در زمینه ی علوم انسانی است و تلفیق شده از دو هنر روزنامه نگاری (ژورنالیسم) و ادبیات ( literature) می باشد.»

سردبیر ضمیمه ادبی ققنوس در هفته نامه بیرمی در ادامه افزود: در حوزه ی هنرهای میان رشته ای روزنامه نگاری؛ علاوه بر ژورنالیسم ادبی می توان از فتوژورنالیسم، روزنامه نگاری علم و روزنامه نگاری پزشکی نیز نام برد.»

در سرتاسر جهان؛ ژورنالیسم ادبی یکی از شاخه های مهم و مطرح روزنامه نگاری محسوب می شود و به نوعی خیلی از نویسندگان و داستان نویسان و شاعران مطرح و نوبل گرفته ی جهانی؛ سالیانی را در حوزه ی روزنامه نگاری سپری کرده اند و بعد به خلق آثار ادبی یی برجسته یی پرداخته اند.» وی خاطرنشان کرد: «در ایران معاصر نیز؛ با شروع فعالیت های روزنامه نگاری از صدر مشروطه به این سو، ژورنالیسم ادبی نیز پا گرفته است. به نوعی می توان بسیاری از صاحب امتیازان و روزنامه نگاران نشریات دوران مشروطه را شاعران و نویسندگانی هم چون دهخدا، محمد تقی بهار، میرزاده ی عشقی، نسیم شمال و… دانست.» شبانکاره یکی از دوران مهم ژورنالیسم ادبی و شکوفایی این حوزه ی روزنامه نگاری در ایران را، دهه ی چهل خورشیدی ارزیابی کرد.

وی گفت: مجلاتی هم چون مجله ی آرش، اندیشه و هنر با سردبیری شمیم بهار، مجله فردوسی، زن روز، مجله ی سخن، کتاب هفته و مجله فردوسی، از تاثیرگذارترین نشریات ادبی دهه ی چهل در ایران به شمار می رود و با ورود شاعران و نویسندگان پرتوان و برجسته ای هم چون احمد شاملو، رضا براهنی، سیروس طاهباز، نصرت رحمانی، فریدون مشیری، منوچهر آتشی و… نیز این مهم اتفاق می افتد. در ایران همچون کشورهای اروپایی؛ بسیاری از شاعران و نویسندگان برجسته دوره یی از فعالیت های ادبی خود را در حوزه ی خبرنگاری، روزنامه نگاری و به خصوص ژورنالیسم ادبی اختصاص داده اند و همین ورود شاعران به حیطه ی روزنامه نگاری باعث خلق مجلات ادبی تاثیرگذار نیز در دهه ی چهل شده است.  شبانکاره خاطر نشان کرد: فعالیت های ژورنالیستی ادبی شاعران و داستان نویسان ایرانی در دهه ی چهل باعث خلق کتاب های مفید و مهمی هم چون قصه نویسی اثر رضا براهنی (مجموعه مقالات وی در مجله فردوسی) و… می شود.  وی گفت ما بعد از پایان دهه ی چهل، در دوران کوتاهی مجلات ادبی تاثیر گذار را شاهد بوده ایم و پس از انقلاب، فعالیت های ژورنالیستی ادبی رو به افول و انحطاط نهاد تا این که در اوایل دهه ی هفتاد با روی کار آمدن مجلاتی هم چون گردون به سردبیری عباس معروفی؛ داستان نویس برجسته ی ایرانی و… شاهد روی کار آمدن دوباره ی مجلات ادبی تاثیر گذار در ایران معاصر می باشیم که این مهم در دهه ی هشتاد نیز با انتشار مجلاتی مثل گلستانه، کارنامه، نافه، پایا، آزما، عصر پنجشنبه و… ادامه می یابد؛ هر چند مانند دوران درخشان دهه ی چهل خورشیدی مجلات ادبی بازتابی نمی یابند.

وی سپس به طور خاص به نشریات محلی استان بوشهر پرداخت و گفت: نشریات محلی استان بوشهر حدود بیست سال است که در سطح استان بوشهر و با گسترش مطبوعات محلی، در اکثر شهرستان های آن آغاز به فعالیت کرده اند و به نوبه ی خود در روند گسترش و توسعه ی فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی استان نقش برجسته یی داشته و دارند. از این رو با سابقه ی بیست ساله ی مستمر فعالیت های مطبوعاتی استان بوشهر؛ زمان مناسبی است که به آسیب شناسی مطبوعات و ارزیابی عملکرد آن پرداخته شود. از آن جا که هشتاد و پنجمین عصرانه ی فرهنگی هامون، اختصاص به بحث «ژورنالیسم ادبی و مطبوعات محلی استان بوشهر» دارد تنها بر روی صفحات ادبی نشریات محلی متمرکز می شویم. وی افزود: صفحات ادبی از آن جا که یکی از صفحات و سرویس های ثابت از شروع انتشار مطبوعات بوشهر بوده و شاعران، نویسندگان و اهالی ادبیات نیز در نقش پذیری و مسئولیت پذیری در هیات تحریریه های مطبوعات محلی نقش و سهم به سزایی بر عهده داشته اند؛ مقوله ی مناسبی است که نسبت به دیگر صفحات به نقد و بررسی و کیفیت کمی و کیقی صفحات و سرویس های ادبی اقدام شود. از این رو از مرتضا زندپور؛ از پیشکشوتان عرصه ی ژورنالیسم ادبی و به عنوان دبیر اسبق سرویس ادبی «نصیر بوشهر»؛ طاهره غم خوار؛ دبیر سرویس ادبی نصیر بوشهر و محسن موسوی میرکلایی، دبیر سرویس ادبی چندین نشریه محلی بوشهر در سال های گذشته و دبیر فعلی سرویس تآتر روزنامه ی بامداد جنوب دعوت کردیم تا در باب وضعیت ژورنالیسم ادبی در مطبوعات محلی استان بوشهر سخن بگویند.

پس از صحبت های شبانکاره و معرفی سخنرانان، محسن موسوی میرکلایی از فضای ژورنالیسم ادبی در مطبوعات بوشهر سخن گفت و افزود:  با مقوله ی ژورنالیسم ادبی در استان بوشهر با شروع فعالیت هفته نامه «آیینه جنوب» و مسئولیت پذیری «منوچهر آتشی» در پذیرفتن مدیریت صفحه ادبی آیینه جنوب و بعد نسیم جنوب در اوایل دهه ی هفتاد آشنا می شویم. وی در ادامه افزود: صفحات ادبی نشریات محلی استان بوشهر در سالیان اخیر فاقد چارچوب و فرم و یک فضای پیوسته در حوزه ی ادبیات بوده است. مشکل اساسی که در سالیان اخیر در صفحات ادبی مطبوعات استان بوشهر دیده می شود؛ عدم ملاحظه ی مدیر مسئول و لحاظ نظر کارشناسی دبیر صفحه و اعمال نظرات او در تدوین نهایی و انتشار صفحات ادبی است. متاسفانه مقوله ی «ژورنالیسم ادبی» نزد مدیران مسئولان مطبوعات محلی استان بوشهر تعریف نشده است. وی گفت: اگر به دوران دهه ی هفتاد و شکوفایی صفحات ادبی آیینه جنوب، نسیم جنوب و پیغام در دهه ی هفتاد بر گردیم می بینیم که موفقیت صفحات ادبی با حلقه ها و جلسات ادبی در دهه ی هفتاد مرتبط است و ارتباط تنگاتنگ صفحات ادبی و مسئولان آن ها با محافل ادبی همراه بوده است.

محسن موسوی؛ دبیر سرویس تآتر روزنامه ی بامداد جنوب؛ عدم وسواس دبیران صفحات ادبی؛ رویکرد صفحه پُرکنی بر اساس دوستی و رفاقت را از دلایل افت و افول صفحات ادبی مطبوعات استان بوشهر ارزیابی کرد و افزود: به گمان من با حذف وسواس هنری، اعتبار هنری صفحات ادبی نیز از بین رفته است.  مثل قبلن نیست که من جوان ۱۸ساله وقتی شعرم در صفحه آتشی در نسیم جنوب یا ویژه نامه ادبیات امروز پیغام در کنار شعر هرمز علی پور، منتشر می شد؛ احساس هویت و غرور کنم.

شاعر کتاب «به تنهایی بر می گردم» در ادامه ی صحبت های خود گفت: مدیرمسئولان و در پاره ای از موارد سردبیران مطبوعات در زمینه ی ادبیات در نشریات محلی استان بوشهر کوتاهی و قصور دارند و نسبت به صفحات ادبی بی توجه هستند و به راحتی به حذف صفحه ادبی می پردازند.

سپس مرتضا زندپور؛ شاعر و دبیر اسبق سرویس ادبی نصیر بوشهر نیز درباره ی آسیب شناسی صفحات ادبی در مطبوعات استان بوشهر به ایراد سخن پرداخت و گفت: بی توجهی مفرط به ویرایش و ویراستاری و صفحه آرایی در مطالب صفحات ادبی یکی از آسیب های جدی یی است که در کار ژورنالیست های ادبی مطرح است. وی تصریح کرد: هر چند در سال های اخیر با بهبود امکانات سخت افزاری و نرم افزاری مطبوعات این مهم نسبت به گذشته بهتر شده، اما همچنان در صفحات ادبی دیده می شود از آن جایی که اکثر طیف مخاطبان صفحات ادبی در مطبوعات محلی، شاعران، نویسندگان و قلم به دستان هستند اغلاط چاپی و اشکالات ویراستاری بسیار چشم گیرتر به نظر می آید.

این شاعر بوشهری در ادامه ی صحبت های خود به اهمیت استقلال صفحات ادبی نشریات محلی استان اشاره کرد و گفت این مهم با توجه با رویکرد و خط مشی فکری مدیرمسئول نشریه مشخص می شود و هر چه نشریه اصلاح طلب تر باشد، استقلال صفحات ادبی نیز چشم گیرتر است.

وی در ادامه افزود: بعضی از  نشریات محلی استان بوشهر با وجود تلاش دبیران سرویس ادبی شان نتوانسته اند مخاطبان حرفه ای خود را در حوزه ادبیات راضی نگه دارند. زیرا به گمان من تولید ادبی بایستی با توجه به نیاز های زمان باشد. دبیر سرویس ادبی باید با ادبیات جهانی و ملی آشنایی داشته باشد تا بتواند صفحات ادبی را از نظر کیفی ارتقاء دهد؛ به گمان من- کم و بیش- این مورد در صفحات ادبی نشریات استان مغفول مانده است. صفحات ادبی نشریات محلی، می بایست ارایه دهنده ی سلیقه و دیدگاه های مختلف جامعه فرهنگی باشند.

زندپور؛ افتادن در دام روزمرّه گی، یکسویه شدن صفحات ادبی، چاپ مطالب تکراری و از دست رفتن استقلال دبیران سرویس ادبیات را از تهدید های پیش رو صفحات ادبی دانست.

غم خوار، یکی از ضعف های صفحات ادبی در مطبوعات محلی استان بوشهر را، مربوط به کادر صفحات ادبی یا همان دبیر صفحه ادبی در مطبوعات محلی دانشت و افزود: برخی از صفحات ادبی با شکل دادن باند و تعارفات نمی شود به آن ها گفت صفحات ادبی بل که غیر ادبی و غیر حرفه ای هستند. چنان چه ما می دانیم کار یک ژورنالیست ادبی، تعارف بردار نیست؛ بل که رسالتی بر دوش ژورنالیست های ادبی است که بسیار سنگین است. اما متاسفانه ژورنالیست های ادبی در زمان کنونی، شانه بالا بیانداز و برو در بگذر! هستند!

این شاعر و روزنامه نگار بوشهری خاطر نشان کرد: حرف برای گفتن در این راستا بسیار هست و شاید این حرف ها درد دل باشند!

وی در ادامه با رویکرد پرسشی این نکته را مطرح کرد که آیا ژورنالیست های ادبی دارای امنیت مالی، اجتماعی و جانی هستند و حمایت گری دارند؟! وی در پاسخ به پرسش خود گفت: به نظر من ژورنالیست های ادبی حمایت گری ندارند و دارای امنیت مالی نیستند؛ چه بسیاری از دبیران صفحات ادبی با هزینه های شخصی فعالیت های مطبوعاتی خود را دنیال می کنند و این مهم چون به کارشان عشق و علاقه دارند، به آن می پردازند. اما همین نکته ی نبود امنیت مالی و حمایت گری، می تواند باعث بی انگیزه گی در آن ها شده و سرچشمه ی شوق و اشتیاق آن ها را بخشکاند.

وی افزود: باید این نکته را بیافزایم همین الان اندک نقاط قوتی هم که در صفحات ادبی در مطبوعات محلی استان وجود دارد – باید غنیمت بدانیم تا آن را نیز از دست ندهیم. نقاط قوتی که می توان به انجام گفت و گوهای مطبوعاتی با شاعران و هنرمندان، معرفی هنرجویان و هنرمندانی که در خفا و پنهان به فعالیت ادبی یا هنری خود مشغول هستند و یک ژورنالیست ادیی آن ها را وارد میدان مطبوعات می کند؛ اشاره  کرد. باید بگویم من تنها نمی توانم؛ ولی وقتی همه با هم (ژورنالیست های ادبی) یک صدا و هم دل باشیم، می توانیم هر مانعی ( بی تفاوتی و سکوت هنرمندان و شاعران) را که فعلن گریبان گیر مطبوعات محلی هست، را از سر راه برداریم.

غم خوار در ادامه به نقاط ضعف در صفحات ادبی مطبوعات محلی استان بوشهر اشاره کرد و گفت: باید که در صفحات ادبی سلیقه یی عمل نکنیم تا نقاط قوت در صفحات ادبی بیشتر جلوه نمایی کنند و جلب مخاطب نمایند. زیرا مخاطب حق دارد با مطالب غنی و غربال شده رو به رو شود، نه این که مطالب کشکول وار و باری به هر جهت! باشد.

وی در ادامه گفت: نقاط ضعف موجود در مطبوعات محلی را می توان عدم مطالعه ی صفحات ادبی و ناتوانی در جذب مخاطب با ازیاد جمعیت نسبت به سابق ارزیابی کرد. مخاطب گریزی در مطبوعات استان و عدم مطالعه ی مطبوعات محلی؛ یکی از نقاط آشنه پاشیل یک ژورنالیست ادبی است.

نکته ها و نقاط ظریفی در کار ژورنالیست ادبی وجود دارد که عبارتند از: احساس تعهد و مسئولیت نسبت به جامعه یی که در آن جامعه زیست ی کنند و یک ژورنالیست ادبی، می بایست آگاهانه با این مسایل برخورد کند. یکی از مسئولیت های ژورنالیست ادبی، مردم داری و برخورد صحیح و شایسته با مردم و مخاطبین خود است. ژورنالیست ادبی در برابر کار مطبوعاتی و فرهنگی خود باید بهاء پرداخت کند؛ دچار کسالت شود؛ به او انتقاد می کنند و باید انتقاد پذیر باشد و …

وی در پایان گفت: امیدوارم مطبوعات محلی استان بوشهر، از بازار گرمی و مسائل اقتصادی فاصله بگیرند و صرفن به تبلیغات و آگهی نپردازند. مطبوعات محلی باید رسالت فرهنگی داشته باشند. وی افزود: هفته نامه نصیر بوشهر با توجه به این که دارای مشکلات اقتصادی است، اما مدیر مسئول آن تن به مباحث اقتصادی و بازار گرمی تجاری معمول در نشریات محلی استان نمی دهد. به همین دلیل از منظر من ویژگی خاص خود را دارد که نشان می دهد مدیرمسئول آن به رسالت فرهنگی خود آگاه می باشد و همواره با مشی دموکراتیک، نویسندگان و هیات تحریریه ی خود را به نحوی حمایت می کند.

  پس از صحبت های رضا شبانکاره، محسن موسوی میرکلایی؛ مرتضا زندپور و طاهره غم خوار- روزنامه نگاران ادبی مطبوعات محلی استان بوشهر- شاعران، نویسندگان، روزنامه نگاران و حضار در نشست هشتاد و پنجمین عصرانه ی فرهنگی هامون از جمله عباس اوجی، کاووس کمالی نژاد، محمدرضا محمدزادگان، علی اکبر حق پرست، مهدیه امیری، عبدالخالق عبدالهی و… درباره ی صفحات ادبی نشریات محلی استان بوشهر، نقطه نظرات و دیدگاه های خود را مطرح نمودند.

عباس اوجی سراینده ی چندین مجموعه شعر و کارشناس زبان و ادبیات فارسی گفت: به طور کلی صفحات ادبی در استان بوشهر ضعیف است. ارتباط مسئولان صفحات ادبی با شاعران و نویسندگان ارزشمندی که در استان بوشهر وجود دارد، کم رنگ و کم سایه است. وی ارزشمندی صفحات ادبی را در جذب مخاطبان و شاعران ارزیابی کرد. و گفت: ارتباط بیشتر مسئولان صفحات ادبی نشریات محلی استان با شاعران و نویسندگان هم استانی می تواند باعث جذب مخاطب بیشتر شود. وی یکی از نقاط ضعف مسئولان صفحات ادبی را نیز، سانسور و حذف پاره ای از اشعار شاعرانی که آثار خود را برای انتشار در اختیار آن ها قرار می دهند دانست.

کاووس کمالی؛ شاعر دشتستانی نیز گفت: فضای سیاسی در دوره های متنوع کشور، در تغییر حال و هوای صفحات و انجمن های ادبی نیز تاثیر گذار بوده است. وی افزود: با وجود پیشنه ی طولانی و درخشان ادبیات در استان بوشهر، جای یک ماهنامه ی ادبی در استان بوشهر خالی است که شایسته به نظر می رسد یک تیم مطبوعاتی و ادبی به صورت حرفه ای، راهبردی این نشریه را سامان ببخشند.

محمدرضا محمدزادگان شاعر، داستان نویس و صاحب کتاب «بدرود امتیس» نیز گفت: صفحات ادبی نشریات محلی بیشتر رسالتی را که باید عهده دار باشند؛ معرفی شاعران جوان است و متاسفانه کمتر پیش آمده که جریان نو ادبی به وجود بیاورند یا کارهای شاخص ادبی را منتشر نمایند.

مهدیه امیری؛ کارشناس زبان و ادبیات فارسی و سردبیر تارنمای هامون (نخستین تارنمای جامعه مدنی جنوب ایران) www.Hamooniran.com  صفحات ادبی نشریات محلی استان بوشهر را فاقد فرم و گفتمان سازی مشخصی دانست.

علی اکبر حق پرست شاعر و عضو هیات تحریریه ی نصیر بوشهر نیز؛ شناخت کم عمق مدیرمسئولان نشریات محلی را و درک زیبایی شناختی کم آن ها را از آسیب های جدی ژورنالیسم ادبی در مطبوعات استان بوشهر دانست. وی پایین بودن ذائقه ی هنری مخاطبان نشریات نیز مزید علت، ضعف صفحات ادبی مطبوعات محلی استان برشمرد. این روزنامه نگار بوشهری؛ عدم وسواس هنری نزد سردبیران و حتا دبیران صفحات ادبی مطبوعات را از عمده ترین نقاط ضعف ژورنالیسم ادبی برشمرد.

محسن موسوی؛ یکی از سخنرانان بحث نیز نکاتی به سخنان پیشین خود افزود و گفت: وظیفه ی فرهنگی مطبوعات محلی فراموش شده است. آن چه که در دهه ی هفتاد و هشتاد در استان بوشهر با برگزاری شب های شعر و نشست های نقد و بررسی و نشست هایی هم چون هفت اقلیم در نصیر بوشهر، شب های شعر پیغام جنوب و امثالهم رخ می داد؛ دیگر در این سال ها در استان بوشهر شاهد نیستیم. این روزنامه نگار و فعال ادبی فراموش شدن وظیفه ی فرهنگی مطبوعات محلی استان بوشهر را ناشی از شکم پری و خسته گی مدیرمسئولان نشریات محلی دانست. وی گفت: در سالیان اخیر هیچ تقلا و کوششی در مسیر یادآوری رسالت فرهنگی مطبوعات از جانب مدیرمسئولان و سردبیران نشریات محلی استان بوشهر نشده است؛ نداشتن انگیزه در نشریات محلی شاید یکی از دلایل باشد.

عبدالخالق عبدالهی؛ فعال مطبوعاتی و عضو عصرانه های فرهنگی نیز درباره ویژگی یک ژورنالیست ادبی گفت: ژورنالیست ادبی باید کاشف گر استعدادهای نوجو در حوزه ی ادبیات باشد و با محافل ادبی نیز به خوبی در ارتباط باشد و اخبار و جریانات ادبی را پی گیری نماید.

محسن موسوی میرکلایی نیز گفت: ما کمتر روزنامه نگاری در استان بوشهر داریم که صرفن در حوزه ی ادبیات بپردازد. ما باید تکلیف خودمان را با سازه های متنوع فرهنگی مشخص کنیم. آن چه که یک روزنامه نگار ادبی باید بدان توجه کند، این است که رویدادهای ادبی را بیشتر در صفحات ادبی مورد توجه قرار دهد. باندگرایی و محفل گرایی در صفحات ادبی بوشهر بسیار زیاد است و خود بگوییم و خود بخندیم و خود مرد سخن باشیم، در مطبوعات محلی استان بوشهر و صفحات ادبی مطبوعات محلی بسیار شایع شده است و…

رضا شبانکاره پرسشی را به طور مشترک از سخنرانان جلسه پرسید که چه اتفاقی یا رخدادی باید در صفحات ادبی مطبوعات محلی استان بوشهر رخ دهد و مورد توجه قرار گیرد؟

محسن موسوی میرکلایی این پرسش شبانکاره را چنین پاسخ داد و گفت: فقدان مرورگر و ریویو نویس در صفحات ادبی مطبوعات محلی استان بوشهر بسیار چشم گیر است. یک دبیر صفحه ادبی باید به صفحه ی ادبی خودم فرم دهد. بتواند یک پرونده ی ادبی یا پرونده ی بررسی کتاب راه بیندازد و…. که ما این مهم را در صفحات ادبی نشریات بوشهر نمی بینیم و دبیران سرویس ادبی به چنین مسائلی حساس نیستند. نقد ادبی و نقد مدرن در مطبوعات محلی استان جایی ندارد که باید بیشتر به نقد ادبی گرایش پیدا کنند.

مرتضا زندپور نیز فقدان تنوع انواع ادبی و نقد ادبی در صفحات ادبی مطبوعات محلی از جمله مواردی دانست که باید بیشتر بدان پرداخت شود.

پس از پایان نشست به پیشنهاد عباس اوجی – شاعر دشتستانی- و پس از گرفتن چند عکس یادگاری، با حضور شاعران حاضر در جلسه محمدرضا محمدزادگان، محسن موسوی میرکلایی، عباس اوجی، طاهره غم خوار و … چندین شعر خود را برای حضار قرائت نمودند.

هشتاد و ششمین عصرانه ی فرهنگی روز سه شنبه مورخه ی ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۳ راس ساعت ۱۷ به «زبان شناسی شعر زنده یاد محمد بیابانی» با ارایه ی جلال خسروی و علی اکبر حق پرست؛ اختصاص دارد. این نشست مانند همیشه در دفتر هفته نامه اتحادجنوب واقع در برازجان؛ خیابان شریعتی، جنب بانک صادرات؛ پاساژ شهرداری، عصرانه ی فرهنگی برگزار می شود.