- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

چرا باید تئاتر داشته باشیم؟، مروری بر بیانیه تئاتر برای سال ۲۰۱۵میلادی

در روزهای میانه اسفند، اهالی تئاتر در انتظار بیانیه‌روز جهانی تئاتر هستند؛ بیانیه‌ای که از سال١٩۶١ میلادی و بعد از تثبیت روز ۲۷مارس(هفتم فروردین) به‌عنوان روز تئاتر در تقویم بین‌المللی، به‌طور رسمی در تمام سالن‌های تئاتر جهان خوانده می‌شود. پیام روز جهانی تئاتر در سال٢٠١۵ را کریستوف ورلیکوفسکی، کارگردان هنری و خلاقه لهستانی نوشته است. او که در رشته‌های تاریخ و فلسفه و زبان‌های رمانتیک در ورشو تحصیل کرده است، در‌حال‌حاضر در تئاتر نو ورشو مشغول به کار است. ورلیکوفسکی در پیامی که به مناسبت روز جهانی تئاتر منتشر کرده است، بیشتر به استادان تئاتر اشاره کرده و نوشته: «استادان واقعی تئا‌تر به‌آسانی، دور از صحنه(استیج) یافت می‌شوند. به‌طور‌کلی آنها علاقه‌ای ندارند که تئا‌تر را مانند یک ماشین ببینند که عادت‌ها و حرکت‌ها را تکرار می‌کند و باعث تولید مجدد کلیشه‌ها می‌شود. آنها در جست‌وجوی دگرگونی هستند؛ جریان زندگی که تمایل دارد تا شیوه‌های مرسوم و سالن‌های تئا‌تر را دور بزند و جمعیتی از مردمی مشتاق که به‌دنبال کپی‌برداری از برخی مضامین هستند. ما به‌جای ایجاد دنیاهایی که روی گفت‌وگو با مخاطب تکیه دارند یا روی آن متمرکز می‌شوند، به‌جای تمرکز روی هیجانات زیر‌‌سطحی، فقط یک‌نسخه تکراری و کپی‌شده از آنها را ارایه می‌دهیم و در‌واقع هیچ‌چیزی وجود ندارد که آشکار‌کننده مضامین پنهان باشد و بتواند بهتر از تئا‌تر عمل کند. (تئا‌تر بهتر از هر چیز دیگری از عهده این کار برمی‌آید).» او با‌‌بیان‌اینکه اغلب اوقات برای بحث راهنمایی و مشاوره از من دعوت می‌شود، آورده است: «هر‌روز که می‌گذرد، درباره نویسندگانی فکر می‌کنم که یکصد‌سال قبل درباره تنزل خدایان اروپایی مطلب می‌نوشتند و باعث فرو‌رفتن افکار مردم در تاریکی‌ها و ابهاماتی می‌شدند که می‌بایستی روشن شوند. من دارم به فرانتس کافکا، توماس مان و مارسل پروست فکر می‌کنم. من امروز جان مکس ول‌کوتزه را نیز در آن گروه پیام‌آوران می‌بینم. حس مشترک آنها از پایان گریزناپذیر جهان- نه سیاره زمین بلکه شکل روابط انسانی- و مرتبه اجتماعی یک جریان ترحم‌انگیز برای ماست؛ برای ما که پس از پایان دنیا (از نظر آنها) زندگی می‌کنیم؛ کسانی که در برابر جرایم و تضادهایی زندگی می‌کنند که در مکان‌های جدید سریع‌تر از سرعت رسانه‌ها در‌حال گسترش است. این آتش سوزان به‌سرعت در‌حال رشد بوده و گزارش‌های خبری را می‌سوزاند، به‌گونه‌ای که هرگز بازگشتی برای آنها متصور نیست. ما احساس درماندگی می‌کنیم، نگران و مضطرب هستیم. خیلی طول نمی‌کشد که دیگر توان ساختن برج‌ها از ما رخت بربندد و دیوارهای عظیمی که بنا کرده‌ایم، نتوانند از ما در برابر هیچ‌چیزی حفاظت کنند. بر‌عکس آنها خودشان محتاج محافظت و نگهداری هستند؛ فرآیندی که قسمت بزرگی از انرژی‌مان را به خود اختصاص می‌دهد. ما خیلی دوام نمی‌آوریم و توانی برای تلاش در گریز از مشکلاتِ ماورای در‌ها و دیوارهای برافراشته، برایمان باقی نخواهد ماند و این جواب این سوال است که چرا تئا‌تر بایستی وجود داشته باشد و در کجا بایستی به‌دنبال قدرت نهان‌شده در آن باشیم. بایستی جاهایی را جست‌وجو کنیم که جست‌وجو در آنها امکان‌ناپذیر است. (داستان به‌دنبال شرح چیزی است که نمی‌توان آن را شرح داد، چون با حقیقت گره خورده است و بایستی در یک‌حالت بدون شرح‌پذیری به پایان برسد). این‌‌ همان‌چیزی است که کافکا به‌عنوان تبدیل داستان پرومتئوس شرح داده است. من قویا احساس می‌کنم که از‌‌ همان کلمات بایستی برای شرح تئا‌تر استفاده کنیم و آن خودش نوعی از تئا‌تر است؛ نوعی که با درستی و حقیقت گره خورده است و پایان خودش را در پی شرحی می‌یابد که من آن را برای همه فعالانش آرزو می‌کنم؛ آنهایی که روی صحنه می‌روند و با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنند و من این را از صمیم قلبم آرزو می‌کنم.»

نوشتن پیام سالانه این‌روز هر‌سال توسط یکی از صاحب‌نظران و هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب می‌شود و به تاثیر و تقابل تئاتر در عرصه بین‌المللی اختصاص دارد. ادوارد آلبی، آگوستو بوال، جین کوکتو، آرتور میلر، پابلو نرودا، جودی دنچ، داریو فو و… از جمله افرادی بوده‌اند که پیام روز جهانی تئاتر را نوشته‌اند.