- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

“من نمی خواهم بشنوم”

برشی از نمایشنامه ی پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی

دورا: می خواین براتون تعریف کنم چه جوری بهم تجاوزکردن؟
کیت: نه دورا.
دورا: چرا، می خواین براتون تعریف کنم چه جوری بهم تجاوز کردن.
کیت: نه دورا، من نمی خوام تو چیزی برام تعریف کنی.
دورا: چرا، شما می خواین من با جزئیات براتون تعریف کنم چه جوری بهم تجاوز کردن.
کِیت: نه دورا، من نمی خوام تو برام تعریفش کنی.
دورا: چرا، واسه ی گزارش تون.
کِیت: من قرار نیست به کسی گزارش بدم، دورا.
دورا: چرا، شما به کلینیک روان پزشکی بوساون گزارش می دین.
کِیت: نه، دورا، من به کلینیک روان پزشکی بوستون گزارشی نمی دم.
دورا: آخه شما برای کلینیک روان پزشکی بوستون کار می کنین.
کِیت: من آمریکایی هستم. اسمم هم کِیت ئه، اما به کلینیک روان پزشکی بوستون گزارشی نمی دم.
دورا: اون ها پنج نفر بودن.
کِیت: من نمی خوام بشنوم دورا.
دورا: شما تو بوستون زندگی می کنین. شما به زودی قراره برگردین بوستون.
کِیت: بله، من تو بوستون زندگی می کنم اما قرار نیست به زودی برگردم بوستون.
دورا: لون ها پنج نفر برودن. ولی نمی دونم کروات بودن یا صرب. می دونین، تو بوسنی ما همه به زبون صربو کروات حرف می زنیم.
کِیت: من حالا دیگه باید برم، دورا.
دورا: شما باید اون جا، توی گزارش تون ذکر کنین که من نمی دونم اون ها کروات بودن یا صرب.
کِیت: خداحافظ دورا. هر وقت دلت خواست می تونی صدام کنی.
دورا: (می گرید.)
شما برگردین خونه تون کیت، برگردین خونه تون! 

منبع: صحنه ی سیزدهم نمایشنامه ی پیکر زن همچون میدان نبرد در جنگ بوسنی اثر «ماتئی ویسنی یک» ترجمه ی تینوش نظم جو، نشر نی، تهران