- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

نوروز؛نقش نمادی و اجتماعی آن درفرهنگ هویتی (علی بلوکباشی)

نوروز، نقش نمادی و اجتماعی آن درفرهنگ رفتاری و هویتی
علی بلوکباشی

ایرانیان و همۀ ملت های سرزمین هایی که در حوزۀ فرهنگ نوروزی زندگی می کنند، نوروز را همراه با یک تحول طبیعی در دور کیهانی وگذار طبیعت از زمستان به بهار جشن می گیرند. در این جشن مردم تحوّل طبیعت را در زایشی دوباره با واکنش هایی رمزگونه و نمادین با یک استحالۀ درونی و بیرونی، در مجموعه ای از رفتارهای آئینی باز می نمایانند.
آئین های نوروزی در این تحول طبیعی، جدا و متفاوت از یکدیگر در سه مرحلۀ زمانی نمود می یابند. نخستین مرحله، در روزهای پایانی سال که دورۀ وداع با سال کهنه و استقبال از سال نو و آمادگی برای گام نهادن به یک دورۀ زمانی تازه است. این دوره با خیزش جمعی مردم در آئین های پلشت زدایی و پاک سازی فضای زیست و راندن و نابود کردن دیوان واهریمنانی که در سیاهی ها و آلودگی های محیط زندگی لانه کرده اند، همراه است. کنش های مردم در آئین پاک سازی و وداع نمادین با سال کهنه و سیاهی ها و آلودگی های آن با «خانه تکانی»، گَند زدایی، معطر کردن فضای خانه، تطهیر و نو کردن جامه و اسباب واشیای زندگی ، آتش افروزی و آتش بازی، تجلی می یابند.
دومین مرحله، دورۀ ۱۲ روزۀ آغازسال نو در فروردین است که از زمان تحویل سال آغاز می شود. دراین دوره که یک دورۀ انتقالی میان سال کهنه و سال نواست، اوقات مردم بیشتر در جمع خانواده و با خویشان و دیدار با یکدیگر می گذرد. گستردن خوان نوروزی، آب بازی و آب پاشی به یکدیگر، رفتن به خانه های خویشاوندان و آشنایان و دید و بازدید یکدیگر، نوروزانه یا عیدانه و عیدی دادن، و بازی هایی ویژه مانند تخم مرغ بازی پسران و مردان، از چشمگیرترین کنش های آئینی این دورۀ انتقالی هستند.
سومین مرحله، روز سیزده فروردین، روز پایان دورۀ آستانه ای دوازده روزه و بیرون آمدن ازآن و آماده شدن دربازپیوستن به زندگی نوین نظم و سامان یافته است. در این روز نظم و قرارهای زندگی اجتماعی و الگوهای رفتاری معمول وعادی مردم برهم می خورد و آشوب و آشفتگی هایی فضای زندگی را می آکند. بازنمای برجستۀ روز « سیزده به در»، بازگشت و باز پیوستن انسان به طبیعت وجوهرۀ طبیعی خود است. مردم در این روز خانه ها را رها می کنند و به طور دسته جمعی به در و دشت می روند و تمام روز را در باغ و بوستان، و در کنار سبزه و آب روان و چشمه سارها می گذرانند. ازمهم ترین شاخصه های رفتارهای نمادین مردم در این روز، درآب افکندن سبزه های رویاندۀ نوروزی، گره زدن سبزه به دست دختران دمِ بخت، خوردن آش رشته و باقلا پلوی پخته شده در دشت و صحرا، پای کوبی و نوشکامی و سرگرم شدن با بازی ها و نمایش هایی مانند تاب خوردن دختران و زنان، کشتی پهلوانی، جنگ ورزا و اسب دوانی و بازی های برد و باختی هستند.
دررفتارهای نمادین وابسته به هریک ازاین سه دورۀ زمانی، مفاهیم رمزگونه ای نهفته اند که پیوند تمثیلی آنها را با دور کیهانی و گردش سال و اسطوره های آفرینش انسان و نور و روشنایی و اسطورۀ فروپاشی نظم زندگی نشان می دهند. بسیاری از این رفتارها با حفظ معنا و نقش فعّال و سودمند کهن خود در الگوهای رفتاری مردم جامعه نهادینه شده و در مجموعۀ ارزش های فرهنگی آنان درآمده اند. نهادینه شدن این دسته از رفتارهای آئینی نوروزی در فرهنگ و زندگی اجتماعی مردم زمینۀ کهن تاریخی دارد و جاذبه و ارزش و اعتبار آنها ازدیرباز نزد فرهنگوران چنان نیرومند بوده است که تلاش کسانی مانند امام محمد غزالی، دانشمند و فقیه با نفوذ قرن پنجم، در دورۀ سلجوقی، در براندازی آئین های نوروزی و بازداشتن مسلمانان از خرید و کاربرد اسباب و بازیچه های این آئین، و اصرارشان در این امر که «نوروز باید مندرس شود و کسی نام آن نبرد»، راه به جایی نبرده است. گفتنی است که حتی خلاف نظرها وفتواها وتلاش این گروه، برخی از علمای شیعه نیز به نقل مجموعه ای حدیث و روایت در تقدس خاستگاه نوروز، و آسمانی و الهی بودن آن و ارزش و اعتبار شماری از رفتارهای آئینی نوروزدست یازیده اند.
هریک ازعناصر شکل دهندۀ آئین های نوروزی به گونه ای در ساختار فرهنگیِ زندگی مردم و هویت بخشی به آنان نقش داشته اند. البته نقش و اثر گذاری آنها درجامعه ها و پاره فرهنگ های گوناگون و در مقاطع تاریخی مختلف متفاوت بوده است. در میان این آئین ها، مناسک پاک سازی و تطهیر به هنگام استقبال از سال نو، گستردن خوان نوروزی و جمع شدن افراد خانواده به دور آن در هنگام سال تحویل، دید و بازدیدها، به در و دشت رفتن و به طبیعت پیوستن مردم در سیزدۀ نوروز و گذراندن یک روز با شادی و شادکامی در طبیعت، از برجسته ترین رفتارهای این مجموعه از آئین ها درهویت سازی فرهنگی و ایجاد پیوندهای همبستگی و یگانگی در میان افراد خانواده و جامعه و زمینه ساز یک زندگی سالم و پرنشاط برای افراد جامعه بوده و هنوز هم هستند.
درمیان رفتارهای نمادینِ مربوط به جشن نوروز گستردن« خوان نوروزی» بیش از همه نقش کلیدی و محوری ایفا می کند. گستردن خوان یا انداختن سفره در فرهنگ ایران پیشینۀ بسیار دراز دارد و یک واقعیت فرهنگی در حیات دینی و زندگی عُلوی و معنوی مردم ایران را هم در دورۀ باستان و هم در دورۀ اسلامی نمایان و جلوه گر می سازد. خوان نوروزی و خوان های مشابه آن مانند خوان شب یلدا یا سفرۀ مَیزَد(سفرۀ شب چره) و همچنین سفره های نذرانۀ ام البنین، حضرت ابوالفضل، حضرت فاطمه ووو جملگی سفره هایی هستند که ایرانیان آنها را برای ضیافتی روحانی می گسترند تا با مائده های چیده شده در آنها از روان ایزدان و فَرَوَرها و مقدسان دینی و ارواح درگذشتگان خود پذیرایی کنند.
خوان نوروزی را با چیزهایی مانند آینه، لاله، شمع، جام های آب با ماهی های قرمز و برگ های سبز شمشاد و نارنج درآن، شاخه های نرگس و سنبل، سبزه های رویانده در نوروز، اوستا و قرآن، کتاب های مقدس زرتشتیان و مسلمانان، همچنین هفت گونه خوردنی و چیزهای دیگر می آرایند. هریک از این چیدنی ها معنا و مفهومی نمادین و رمز گونه دارد که بیانگر نوع بینش ایرانیان زرتشتی و شیعه به جهان و کائنات و تلقی شان از جهان عُلوی و آرمان ها و آرزوهایی است که در ذهن می پرورند.
برای گستردن خوان نوروزی در جشن نوروزی می توان دو نقش و کارکرد مهم و اساسی تصور کرد. یکی نقش روان اجتماعی که با باورمندی به فرود آمدن روان ایزدان و درگذشتگان به ضیافت نوروزی، و نشستن آنها بر سر خوان با صاحبان سفره و تبرک کردن و برکت بخشیدن به سفرۀ خانواده تحقق می یابد. کارکرد دیگر، کارکرد اجتماعی آن در گردآوردن اعضای خانواده به دورهم و بر سریک سفره است.
دربارۀ نخستین کارکرد باید گفت که همۀ مردم جامعه هایی که به رستاخیز و معاد جسمانی اعتقاد دارند، اصل رستاخیز و بازگشت روان ایزدان و الهگان و مقدسان و مردگان را به عالم خاکی در آغاز دورۀ نوینی از دورکیهانی و نوشدگی سال باور دارند. ایرانیان زرتشتی و مسلمان نیز به بازگشت ارواح به جهان خاکی و پیوستن به زندگان اعتقاد داشته ودارند. پیروان دین مزدیسنا معتقدند که در ایام ده روزۀ فروردگان، به ویژه در شب آغاز سال نو، فَرَوَرها و روان درگذشتان به زمین باز می گردند. شیعیان ایران هم شب آخرین جمعه و آخرین شب سال کهنه را زمان فرود آمدن ارواح مردگان و پیوستن آنها به اعضای خانواده و خویشاوندان و مشارکت آنان در جشن های نوروزی می دانند. به همین مناسبت، مردم در شب سال نو همه گذرگاه های عبور و استقرار ارواح را با برافروختن آتش برسر بام خانه ها، و روشن نگه داشتن چراغ خانه ها تا صبح روز اول سال نو، و آویختن چراغ و فانوسِ افروخته در کوچه ها و در گذرها چراغانی می کنند و فضا را برای آمدن و عبور آنها روشن می سازند.
کارکرد دوم نقش و کارکرد اجتماعی و بنیادی خوان نوروزی در گرد آوردن اعضای خانواده به دورهم برسر خوان، و زُدایش کدورت و نفاق، تجدید وفاق، ایجاد وحدت و همبستگی درمیان آنها است. از این رو، خوان نوروزی دراستوار نگهداشتن بنیان و پایه های خانواده و تدوام بخشیدن به انسجام آن در جامعه نقشی بسیار مؤثر درتاریخ ما ایفا کرده و هنوز هم چنین نقش تأثیر گذاری را دارد.
ایرانیان هرجا که باشند، در سفر یا حَضَر، و در راه دور یا نزدیک به هر طریقی که بتوانند پیش از تحویل سال به خانه هایشان باز می گردند و با پدر و مادر و همسر و فرزند و خواهر و برادر و افراد دیگر خانواده بر سر سفرۀ نوروزی می نشینند و تحویل سال نو را با هم جشن می گیرند. بنابر باورهای عامه، اگر کسی در سر سال تحویل درخانه و بر سر سفرۀ نوروزی حضور نداشته باشد، تا آخر سال از خانه و خانواده دور و آواره، و از یاری خدا و فَرَوَرها و دعای خیر روان درگذشتگان محروم خواهد بود.
منبع: انسان شناسی و فرهنگ