- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

آیین های نوروزی، رمز رستاخیز و تجدید حیات آفرینش

آیین های نوروزی ، رمز رستاخیز و تجدید حیات آفرینش

علی بلوکباشی
درباره نوروز و آیین های نوروزی سخن بسیار گفته اند و نوشته اند و در این گفتار کوتاه و فشرده، کوشش خواهم کرد تا تعبیر و تحلیل دیگری از آیین های نوروزی دهم . تعبیر و تحلیل من به بنیاد انگاره های ذهنی مردم در رفتارهای آیین نوروزی استوار است.

نوروز زمان نو گشتن سال و زمان باززاءی و تجدید حیات طبیعت، و آغاز رستاخیز مردگان و زندگان در تکرار نوبتی آفرینش ، و آغاز یک زندگی نوین دیگر است. با نوروز همه چیز تجدید و نو می شود. زندگی در طبیعت و پدپده های طبیعی و زندگی در شکل اجتماعی جماعات مردم رنگ و جلایی نو می گیرد.

سال با زمستان افسرده اش می میرد و دوباره در بهار سبزینه اش می روید و می شکوفد، گیاهان رویش دوباره آغاز می کنند، حیوانات حیات جنسی خود را برای زایشی دیگر از سر می کیرند، مردگان زنده می شوند و روان هایشان از جهان مردگان به جهان زندگان باز می گردند. زندگان نیز همراه با نوشدگی سال خروج می کنند و به ساحت دیگر از حیات طبیعی و اجتماعی گام می نهند.
آمدن نوروز و نو شدگی سال ، و تجدید حیات رستنی ها و رویش دوباره گیاهان و نباتات را مردم با راه انداختن پیک های نوروزی و کاشتن و رویاندن دانه های گیاهی و آتش زدن بوته و خار و شاخه های خشک و مرده درختان در شب سوری اعلام می کنند.

در آیین های نوروزی که از چند روز پیش از گردش سال تا روز سیزده فروردین ادامه می یابد، مردم همراه طبیعت، گذاری رمز گونه از یک مرحله حیات به مرحله ای دیگر دارند.
در آغاز این واگذار مردم با پلشت زدایی در روزهای پایانی سال کهنه، از آنچه رنگ فرسودگی و کهنگی و سیاهی دارد، جدا می شوند و دوری می گزینند و آداب پیشواز نوروز رفتن ، مانند غبار روبی و پاکسازی خانه و محیط زیست ( خانه تکانی ) شکستن و دور افکندن کوزه های سفالین و کهنه آبخوری، نوکردن اسباب و اشیای کهنه و فرسوده و ناکار آمد، سفید کردن ظروف مسین، سفید و نقاشی کردن دیواره های خان، تطهیر و پاکیزه کردن سر وتن و جامه و کنار گذاشتن جامه و کنار گذاشتن جامه های کهنه و ژنده و پوشیدن جامه های نو و پاکیزه گندزدایی خانه با سوزاندن و دود کردن اسفند و کندر و افشاندن بوی خوش، و تعطیل کردن کار و فعالیت های اجتماعی و اقتصادی معمول روزانه در آخرین روزهای عمر سال کهنه، همه نشانه و مظهر خیزش جمعی مردم در پلشت زدایی و نابودی ارواح زیانکاری است که در سیاهی کهنگی و مرگ آشیانه گزیده اند ، اینها همه نشانه جدا شدن انسان از تباهی و سیاهکاری و زندگی گذشته است.

مرحله دیگر این گذر، مرحله جدایی گزینی از سال کهنه به ساال نو و از زندگی قدیم به زندگی نو است. دوره انتقال ۱۲ روز، از زمان تحویل سال تا آخر روز دوازدهم فروردین به درازا می کشند. در این دوره، مردم اوقات خود را در خانه ها و در میان اعضای خانواده و دودمان خویشاوندان وبا دید وبازدید یکدیگر می گذارنند.

این دوره را مردم با یاد مردگان خود در شب سال نو آغاز می کنند و رستاخیز مردگان و بازگشت روان آنها را از جهان مردگان به جهان خاکی وپیوستن به زندگان، و با هم زیستن را جشن می گیرند. روشن کردم فانوس وچراغ و افروختن آتش بر سر بام ها و بر گور مردگان، افرختن چراغ های خانه به هنگام آفتاب پر، و روشن نگه داشتن آنها پگاه روز اول سال نو، نشانه های از جشن استقبال گذشتگان است.

پنداشت به رستاخیز مردگان و پیوستن روان آنها به زندگان در نوروز، خاستگاهی کهن در جامعه ایران دارد. این پنداشت با پندار زرتشتیان در فرودگان پندار مسیحیان به عید مردگان ( روز دوم نوامبر ، مطابق با ۱۱ آبان ) و یکشنبه اموات( چهارمین یکشنبه از چله پیش از عید پاک) با عقیده مسلمانان به لیله الرغاءب ( شب نخستین جمعه ماه رجب ) و روز عرفه ( نهم ذیحجه ) و به تعبیر عامیانه آخرین روز سال کهنه مشابهت دارد.

گستردن ” خوان نوروزی ” یا ” سفره هفت سین” در نوروز و آغاز دوازده روزه جدا گزینی ، تمام اعضای خانواده را از دور و نزدیک به خانه فرا می خواند و بر سر خوان می نشاند و به عقیده ایرانیان رزتشتی، امشاسپتدان، هفت فرشته مقرب نیز که در فرودگان از جهان مینوی به زمین فرود می آیند، بر سر خوان نوروزی حضور خواهند یافت. از این رو خوان نوروزی نقش و کارکردی بس مهم در گردآوردن افراد خانواده به دور هم، و زدودن گرد نفاق و کدورت میان اعضای خانواده وایجاد صلح و دوستی و همبستگی میان آنها دارد.

پس از تحویل سال نو، از کهن ترین زمان رسم بر این است که کسی که به خانه در می آید گامی نیک، رویی فرخنده و زبانی شادی بخش داشته باشد. این کس پیام آور تندرستی ، نیرو، شادکامی و فزونی در سال نو بوده است. دمشقی در نخبه الدهر به آمدن در پگاه نوروزی به سرای پادشاهان ساسانی اشاره می کند و می نویسد: این مرد خود را ” پیروز ” و نامش را خجسته می شناساند و می گفت که از نزد خداوند می آید و تندرستی و گوارایی را با سال نو آورده است. هنوز هم در آستانه سال نو، نخست شخصی فرخنده روز و نیک پی به خانه در می آید تا تندرستی و نیرو و شادی و برکت را برای همه اعضای خانواده در سال نو به خانه بیاورد.

در این دوره دوازده روزه ، مردم بازی ها و نمایش های ویژه ای برپا می کنند که به دوره انتقال در مناسک آیینی نوروز ارتباط دارند و دوره فروپاشی زمان و از میان رفتن سستی و فرسودگی طبیعت و دوره با آفرینی و پیدایی قدرت و نوشدگی نیروی طبیعت را نشان می دهند. بازی های نمایشی مانند کشتی پهلوانی ، جنگ ورزا و اسب دوانی ، از جمله این نمایش های نوروزی هستند واسطوره ستیز میان مرگ و حیات، ناتوانی و توانایی ، ایستایی و پویایی را که نمادی از مرگ سال کهنه و فرارسیدن سال نو با حیات تازه و تجدید آفرینش رویش است، نمایش می دهند.

سرانجان مرحله پایانی مناسک گذار وانتقال و بازگشت و “پیوستن ” مردم به جامعه و حیات اجتماعی و اقتصادی روزانه فرا می رسد. سیزده نوروز و آیین های مربوط به آن از جمله بیرون رفتن جمعی از خانه ها و پیوستن به جمع مردم دیگر، پناه گرفتن در دامن طبیعت در آب افکندن سبزه های رویانده و رهایی از هر قیدو بند اجتماعی و پرداختن به نوشکامی و بازی و شادی نشانه هایی از پایان گرفتن دوره گذار و سرآغاز زندگی اجتماعی دوباره در سال نو است.

خلاصه گفتار

انسان در مناسک گذار نوروزی که با مجموعه رفتارهای نمادین رمز گونه همراه است. در یک استحاله درونی و بیرونی، نخست همه تعلقات ناپاک و نا مقدس زندگی دنیوی را که از سیاهی و تباهی کهنگی برخاسته، از خود می زداید و دور می سازد. سپس با نوشدگی زمان و سال و تکرار آفرینش در طبیعت، در ساحتی معنوی و قدسی باز زاده می شود. آنگاه با نیرو و توانی تازه برای پذیرش وظایف و قیود اجتماعی زندگی در یک سال دیگر، آمادگی می یابد و آن را با سال نو آغاز می کند.