- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

بهار؛ گفتگوی جهانی انسان و طبیعت

بهار؛ گفتگوی جهانی انسان و طبیعت
اسماعیل حسام مقدم

بهار، خیزش انسان است و شکوفایی طبیعت. بهار محملی برای گفتگوی جهانی بین انسان و طبیعت است. گفتگویی بین انسان و محیط پیرامونش. محیطی که به تسخیر انسان در آمده و انسانی که در رویای پیشرفت فرو رفته است. این تسخیر شدگی و فرو رفتگی در رویا می تواند نشانه “پایان” باشد. نشانه ای از زوال زمین. شاید عمیق ترین و متذکرترین نشانه طبیعت برای انسان و رویاهایش، فصل بهار باشد. برآمدن و برخاستن بهار طبیعت، به مانند آغاز سخن گفتن طبیعت با انسان باشد؛ آن گونه که انسان را مورد خطاب قرار می دهد و او را فرا می خواند تا در گفتگویی هم نفس در درون یکدیگر، به تامل و اندیشیدن در باب “دیگری” بپردازند.
کسی که در فرآیند گفتگو و دیالوگ به “دیگری” بیاندیشد، به ناگاه و ناخودآگاه در درون “دیگری” قرار می گیرد. او “دیگری” را در خود بازتاب می دهد و “دیگری” نیز او را در خود می تاباند. گفتگوی جهانی انسان و طبیعت؛ چیزی جز اهمیت و ضرورت این درهم آمیزی نخواهد بود. بهار؛ یگانه نشانه این درهم آمیزی انسان و طبیعت است. بهار؛ نشانه محض درک حضور دیگری است. بهار؛ نشانه ای از ضرورت جهانی گفتگو بین انسان و طبیعت است.
اندیشیدن و متذکر شدن به اهمیت گفتگو بین انسان و طبیعت، پیش فرض هایی دارد. یکی از آن پیش فرض ها؛ رهایی از دام “انسان گرایی” است؛ در این گفتگو، انسان مرکز عالم نیست؛ انسان جزیی از هستی جهان است که در درون نظم آن قرار گرفته است. یکی دیگر از پیش فرض ها؛ رهایی از دام “ذات گرایی” است؛ در این گفتگو انسان و یا طبیعت به طور ذاتی بر دیگری رجحان ندارند و خصلت های یکی برای دیگری مطلق نخواهد بود.
گفتگوی انسان و طبیعت در درون ذهنیت انسان رخ خواهد داد. در درون همان چیزی که به حافظه بشری یا وجدان تاریخی بشر نامیده شده است. سالهاست که اندیشمندان و اخلاق گرایان طبیعت گرا به اهمیت و ضرورت این گفتگو و دیالوگ جهانی تاکید کرده اند. و اینک بهار می تواند بار دیگر این متذکر شدن به گفتگوی جهانی را یادآوری نماید. بهار؛ چیزی جز به یاد آوردن و متذکر شدن نیست؛ به یاد آوردن گفتگوی جهانی انسان و طبیعت.