- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

بهاریه ای از ایرج شمسی زاده؛ شاعر جنوب ایران

ایرج شمسی زاده معروف به ایرجو، شاعر نام آشنای گناوه یی است که نام و شعر او برای بسیاری از اهل ذوق و ادب نامی بس آشناست و با بسیاری از شعرهای او مانوس و هم نوا هستند. ایرج شمسی زاده در ۱/۵/۱۳۲۱ در گناوه متولد شده و هنوز افتخار اقامت وی برای زادگاهش مانده است . وی در سال ۵۶ از دانشگاه تهران در رشته ادبیات فارغ التحصیل شده و سالها ادبیات تدریس می کرده . وی از دوره ی نوجوانی از دوستان نزدیک منوچهر آتشی بوده است . آتشی شعری (وشاید هم شعرهایی )به وی تقدیم کرده است… سالهاست که عنوان طلایه داری شعر محلی جنوب را برای خود نگه داشته و بی شک این عنوان تا همیشه برای وی نگه داشته خواهد شد. البته ایشان شعرهای فارسی متعددی هم سروده و می سراید که سعی می کنیم از آنها هم استفاده کنیم… ایرج شمسی زاده بر اثر بیماری سرطان در آخرین روز سال ۱۳۹۳ جان به جان آفرین تسلیم نمود. روحش شاد…

شعری از ایرج شمسی زاده (۱۳۲۱ – ۱۳۹۳)

بهار

سرخ آویده سَوز آویده صحرا وُقشنگه

اُمسال نه می پاره ، بهاره ، همه رنگه

مهس آویدنه غولکل اُورَل سرخو

هی غره تراق ایزنه یا بنگ تفنگه؟

گُلی نَرو اُو بارونَ خَرده ،مث شیره

کُربک شلو غوص ایزنه ،مَی پیره نهنگه

سرنیزه کشیده بهمن سی دل ِ جوسال

تاک ِپوک در ایره زِر گوش گُل مثلَ فشنگه

تمون جیکه تَر واوی وَ پاش در اومه

باقله مِشی دَورش در ایره بَسکی زرنگه

نَی جیله* ایناله مِن گوشِ نَیِ هندی

فیلش یاد هند افتاده ،خُو کَرِ دَونگه

دحتر! مزَه سَر مثلَ شکالِ سَرِ مازَه

کُر بو تِنَ بُرده ایسُو بتر وَ پلنگه

بُو دُحترو! بی شیر بها دحترَه رد کُه

پی جاهل عاشق سی چه دل تو مث سنگه؟

دنیا مِنِ یک رحته نه سر خینِ بُوایه

سَر دحتر ِ نشمین تِنِ ،هر چی که جنگه

بُنگِ کِلِ دحتر دَرَی تِل تِلَ ور داشت

مَی قه قَه کُو کُهِ ، می جل جل ِ زنگِ

زِر بُرگِشَ ورداشت، حنا بهس کف دهسِش

یُه پینجَشِ*یا خارکِ زینی سر ِ پنگه؟!

زِر بار نخوسی خَرِ دیزَی بیابونی

نه وختِ سَقَط واویدنه ، روز ِ هُلنگه*

هیهای که پیر آویدی ای عاشق پاری

ای وای که اسب عربی مَی خرِ لنگه

هر سال نو آوی ، دل مو یارَ نو ایخه

جا مُنده خو دَهس نیکَشِه ،سی یار ِکه تنگِ

“اسا بده مندی” * نُکِنش ایرجو ، بسته

یاکُه دلِ منِ سینه نه سنگه کُهِ بَنگه !

*****************************

تاریخ سرایش شعر:  ۵۳/۱۱/۲۱

******************************

نی جیله : نوعی نی نازک و کوچک در برابر نی هندی که بزرگ است

پینجش: پینجه +اش : انگشتش (پینجشه :انگشتش است)

هلنگ: چار دست و پارفتن اسب

اسا بده مندی :اصطلاحی است بین بناها و کارگرها