- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

همه میگرن داریم؛ درباره ی فیلم سینمایی “میگرن” ساخته مانلی شجاعی فرد

همه میگرن داریم

درباره ی فیلم سینمایی “میگرن” ساخته مانلی شجاعی فرد

احمد حسام مقدم

در میان چند صد فیلم، انتخاب یک فیلم به عنوان فیلم محبوب خود بسیار دشوار است اما این کلمه را باز کردن و گفتن این که کدام فیلم شانس آن را دارد که محبوب تمامی قشرهای جامعه باشد من را بی درنگ به سوی فیلم”میگرن” سوق داد. فیلمی که کمبود آن به شدت در سینما های ما حس می شد. فیلم در عین این که ژست به اصطلاح روشنفکری به خود نگرفته آن چنان به سطح زندگی زنانه نزدیک شده که نمود آن برای تماشاگر عینی تر و ملموس تر شده است. میگرن را می توان پازل بدون گره ای عنوان کرد که مسائل زندگی زنان را بدون هیچ گونه لفافه، سیاه نمایی و مرد گریزی بیان می کند. بدون شک میگرن با فیلم‌های شبه ‌روشنفکری تفاوت‌های ماهوی و ریشه‌ای دارد، میگرن به ‌سکون و تلخی اشاره می‌کند اما خود ساکن و تلخ نیست. می‌‌کوشد به ‌روزمرگی‌ها بخندد و با سکون کنار نیاید. از نمایش مستقیم بدی‌ها دوری کند و تمرکزش را روی آن‌چه به ‌خوبی‌ها منجر می‌‌شود، بگذارد. اما حاوی نوری حیات بخش است که «حداقل» تداوم زندگی را در این اصوات و افکار و اعمال سردردآور ممکن می‌‌سازد.

migrean
میگرن راوی زنانی با وجه های متفاوت اجتماعی در جامعه است. فیلم زنانی را روایت می کند که دچار معظل تنهایی هستند و این تنهایی آن چنان در پیکره های شان رسوخ کرده که لبخندهای شان را به میگرنی عذاب آور تبدیل نموده است، اما وجه مشترک تمامی شان، با وجود تفاوت های ساختاری میان آن ها، امید و تلاش برای زندگی بی دغدغه و بی سردرد در شهری است که دوستش دارند. فیلم به زنان تا آن جا توجه دارد که کلیشه نشوند ولی آن قدر هم از آن ها دور نیست. مردان در میگرن نقش آدم بد و مانع را بازی نمی کنند.
در مجموع فیلم از سه اپیزود در سه خانه مجزا در یک آپارتمان تشکیل شده که در عین داستان های متفاوت در هر خانه، زنجیره ای از حوادث این اپیزودها را به هم متصل می کند. در خانه شماره یک خانواده ای زندگی می کند که تازه صاحب خانه شده اند و در ادامه مردی به خارج کشور می رود و در این هنگام با زنی (پانته آ بهرام) روبرو هستیم که به تازه گی دچار تنهایی شده است. در خانه شماره دو زنی(هنگامه قاضیانی) با دختر خردسال خود که در حال رسیدن بلوغ است زندگی می کند. زن مترجم و نمادی از قشر تحصیل کرده و فرهنگی جامعه را نشان می دهد که گرفتاری ها و دغدغه های زندگی او را از دخترش که در حال رسیدن به بلوغ است دور کرده است. همچنین زن نوعی حرکات وسواسی پیدا کرده که بازتولیدی از تنهایی و فشار های اجتماعی در وجودش است. در خانه ی شماره سه دوربین خانواده ای را به تصویر می کشد که پیرزن (گوهر خیراندیش) با بحران هویتی روبه رو ست. او دوست دارد شبیه بچه باشد! از طرفی دیگر، دختر این پیرزن که اواخر میان سالی خود را می گذراند، کل زمان خود را به تامین مخارج خانواده می گذراند (روی آوردن زنان به مشاغل خانگی که تقابل بین حوزه ی عمومی و خانگی را تا حد بسیار زیادی کاهش می دهد اما معایبی همچون شکل نگرفتن هویت اجتماعی زنان در جامعه را در پی خود به همراه دارد.) و همچنین پسر خانواده که تمام دغدغه اش ایجاد رابطه با جنس مخالف و جستجوی امیال جنسی است. این کاراکتر نشان از مردی است که هنگام سنین بلوغ در ایجاد یک رابطه ی صحیح ناتوان بوده و این ناتوانی را با خود تا دوران بعد از بلوغ نیز یدک می کشد. این ناتوانی سبب شده تا وی برای ترسیم مسیر صحیح زندگی خویش دچار مشکل شود. او همچنین در سطح محدودی مانده و تنها درجا می زند. در فیلم سعی شده مسائل کلیدی زنان که در جامعه و خانواده با آن روبرو هستند بیان گردد که در همین محور می توانیم به تقابل بین حوزه ی عمومی و خانگی زنان اشاره کنیم که گاهی توازن را بر هم می زند. البته این صحه ای است بر این ادعا که «ایجاد توازن در جوامع در حال توسعه بسیار دشوار و زمان بر است.» کارگردان می خواهد بگوید مسئولیت زنان در قبال وحدت خانواده بیشتر از مردان است. این نگرش برآمده از ناخوادآگاه جمعی از پیش مقرر شده ای است که سبب بازتولید این مسئولیت در نسل های متمادی می گردد. همان گونه که در فیلم مشاهده میکنیم که این ارثیه ی شوم چگونه در نسل های متمادی دیگر رسوخ می کند.
اما در پایان فیلم، نور از بیرون با کنار رفتن پرده درون خانه را روشن می کند. امیدی که این پلان به ما می دهد پارادوکسی شگرف با روایت فیلم دارد، که ضربه ای سهمناک به اثر وارد می کند. “میگرن” نشانه است. نشانه ی سر دردی توأمان، که وقتی می گیرد، رها نمی کند. «میگرن» نشانه سردردی است که از نگاه کارگردان جامعه زنان و مردان را نشانه رفته، با هدف گیری درست.