- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

قاضی مرادی و آسیب شناسی اخلاقیات و منش زندگی روزمره ایرانیان

گزارشی ازسومین عصرانه فرهنگی «هامون»

احمد حسام مقدم

عصر سه شنبه اول مردادماه سومین «عصرانه فرهنگی هامون» با حضور علاقه مندان در دفتر هفته نامه اتحاد جنوب برگزار شد. این عصرانه ها باهدف اعتلای ذائقه فعالان مدنی و تمرین «درک حضور دیگری» توسط انجمن اندیشه هامون به انجام می رسد.
موضوع بحث سه شنبه این هفته، به شناخت شکل نوشتاری و محتوای کتابهای حسن قاضی مرادی اختصاص یافته بود. سومین نشست به طور خاص به نقد مفاهیم کتاب «کار و فراغت ایرانیان» اثر نویسنده مذکور توسط رضا شبانکاره ، روزنامه نگار و فعال فرهنگی مورد تحلیل و به بحث و گفتگو نهاده شد.
رضا شبانکاره ابتدا در اشاره به نوع نگارش و نگرش قاضی مرادی بیان کرد: نویسنده بیشتر به تحلیل اخلاقیات و وجدانیات ایرانیان در زندگی روزمره اشان پرداخته است.
وی خاطرنشان کرد: نوشته های قاضی مرادی را می توان به رفتار شناسی اجتماعی فرهنگی سیاسی و… ایرانیان اعم از توده وحوزه های رسمی پیوند داد و می توان ریشه های این نوع مطالعات و نوشتارها را در صدر مشروطیت واکاوی نمود.
شبانکاره در ادامه افزود نوشته های قاضی مرادی با رویکردی انتقادی و با انگاره های غربی پرداخت شده و کلیت آثار وی را می توان به دو دوره تقسیم نمود ۱- آثار نوشته و چاپ شده ی او در دهه ی هشتاد و ۲- نوشته و کتاب های چاپ شده ی وی در دهه ی نود.
این روزنامه نگار خاطرنشان کرد، قاضی مرادی همچون نویسندگانی که تحصیل کرده ی غرب بودند مانند زین العابدین مراغه ای، سیدمحمدعلی جمال زاده ، ملکم خان و…. به نقد انسان و جامعه ایرانی می پردازد.
در ادامه بحث، اسماعیل حسام مقدم به خاستگاه های فکری نویسنده اشاره نمود و افزود: قاضی مرادی از گونه ای نحله سنتی در تحلیل های اجتماعی مارکسیستی به شکلی از تفکر و روش روشنفکری چپ نو رسیده است. وی هم چنین به تقسیم بندی انواع جامعه شناسی انتقادی در تحلیل زندگی روزمره دوران معاصر پرداخت وآن را در سه گروه ۱-جامعه شناسی پسامدرن ۲-جامعه شناسی مردم مدار ۳-مطالعات فرهنگی تقسیم کرد و حسن قاضی مرادی را در دایره جامعه شناسی مردم مدار قرار داد. حسام مقدم برای درک بهتر این بحث از نوشتارهای نویسنده هم استانی؛ حمید موذنی به عنوان جامعه شناس مردم مدار اسم برد که در زمینه مردم نگاری مردمان جنوب دست به نوشتن کتاب (باز نگری انتقادی) برده است و در این زمینه قلم می زند.
غلامرضا شبانکاره در سلسله مطالب و در قسمت پایانی معرفی حسن قاضی مرادی به نشات گرفتن نقد نویسنده و برگشت نقد آن به دوران مشروطه و دانش آموخته گان آن دوره اشاره کرد و همچنین متذکر شد که حسن قاضی مرادی با توجه به سفرنامه های تاریخ نویسان غربی از جوامع شرق، ایده هایی را برای نقد و تحلیل زندگی روزمره ی مردمان ایران و ایرانیان ارایه نموده است.

وی افزود: از منابع استفاده شده قاضی مرادی در کتاب های خود به ویژه در کتاب «کار و فراغت ایرانیان» می توان به آثار نویسندگان و سفرنامه نویسان غربی از جمله سفرنامه ی فریزر، اثر جیمزبیلی فریزر، سیاختنامه شاردن، سفرنامه ی اورسل، اثر ارسل اورسل، سه سال در آسیا اثر آرتور گوبینو، سفرنامه ی پولاک اثر ادوارد یاکوب پولاک، مسافرت در ارمنستان و ایران اثر پ. امده ژوبر، سفرنامه ی کمپفر اثر انگلبرت کمپفر، آمریکایی ها در ایران اثر آرتور میلسپو، در سرزمین آفتاب، اثر هینریش بروگشن و … اشاره داشت.
در ادامه بحث، جمع حاضر در جلسه با این پرسش و مساله مواجه شدند که آیا با انگاره های غربی (سفرنامه هایی که فقط به صرف گردش در جوامع شرقی به نگارش درآمده اند) می توان به مردم نگاری و نقد رفتار ایرانیان پرداخت و آیا این امر از ضعف و تقلیل گرایی حسن قاضی مرادی و نویسندگانی از این دست نیست؟ گفتنی است طرح این سوال جمع را فعال تر و به بحث و چالش راعب تر کرد. برخی از حضار (علی آتشی، مجید عوض فرد،رضا شبانکاره و حسین باقری) به این نکته اشاره کردند که در تاریخ، اندیشمندان ایرانی نوشتاری درباره نقد و انتقاد ازخود برجای نگذاشته اند وهم چنین آموزشی نیز در این باره وجود نداشته است و اینکه نقد و اصطلاحات بیشتر تحت تاثیر آثار نویسندگان غربی و سفرنامه نویسان غربی به شرق به ویژه ایران از کشورهای اروپایی به ایران رسوخ کرده و ما ناجار به پذیرش آن هستیم. در بین بعضی دیگر از دوستان شرکت کننده در نشست در مقابله با این نگرش مخالفت هایی صورت پذیرفت و ایده هایی از جمله اینکه با توجه به ارزش ها و نوع جامعه ایرانی، ایده های وارداتی دچار تغییر و قابل لمس تر گردیدند، را مطرح نمودند و در توضیح نگرش خود از آنتونی گیدنز نقل قولی آوردند که مدرنیته به تنهایی وجود ندارد بلکه «مدرنیته ها» وجود دارند.
ادامه بحث به گفت وگو درباره چگونگی شکل گیری روشنفکران در ایران و بخصوص روشنفکران دینی ادامه یافت و در بین جمع (حسین پاپری، علی آتشی، حسین باقری و کیومرث زنگنه) این سوال مطرح شد که آیا بین سنت و مدرنیته می توان به نقطه ی مشترکی رسید؟ در ادامه بحث اسماعیل حسام مقدم از هویت چهل تکه و پیچیده گی جهان امروزی صحبت کرد و گفت که حتما می توان تعریفی برای این قشر ارائه داد و مساله را روشن تر نمود. وی ادامه بحث را به کتاب افسون زدگی داریوش شایگان در این باره کشاند و نیز رضا شبانکاره به ایجاد رابطه مسالمت آمیز بین مدرنیته و سنت در اندیشه شایگان اشاره کرد و افزود: در سپهر تفکری قاضی مرادی این رابطه به این صورت وجود ندارد. در جمع به این نکته اشاره شد که چگونه در بین مطلق گرایی مدرنیته و سنت می توان این رابطه را شکل داد و به نسبیت گرایی فرهنگی رسید؟
گفت و گوهای عصرانه فرهنگی هامون به مشروطه و تاثیرات آن روی جامعه رسید و این که مشروطه سبب ایجاد نوعی ترس در نهاد های قدرت گردید ولی از ضعف هایش این بوده که هیچ گاه در سطح جامعه دارای پایگاه اجتماعی و حمایت مردم نبوده است و بیشتر در بین خود نخبگان شکل گرفته و رایج شده و نخبگان هم تصمیم جدی به گسترش آن نشان نداده اند.
در ادامه به کتاب کار و فراغت ایرانیان توجه بیشتری شد و شبانکاره به تعریف های مد نظر نویسنده از این واژه ها پرداخت. وی هم چنین به آسیب شناسی های متفاوت از کار در جامعه های غربی و ایران اشاره کرد و در همین مطالب به نظریه «هانا آرنت» در باب سه وجه فعالیت بشر که شامل تلاش برای معاش، کار خلاق و عمل می شود، به واژه «کار خلاق» توجه به خصوصی کرد.
وی افزود: به زعم آرنت، تلاش برای معاش مجموعه فعالیت هایی است که لازمه ی تامین معشیت و تداوم بقای آدمی است. تلاش برای معاش فعالیتی است روزمره که محدود به انسان نیست، حیوانات نیز تغذیه و تولید مثل می کند.
در مقابل، کار خلاق فعالیتی است که از طبیعت فراتر می رود و برروی آن عمل می کند، آن را تغییر می دهد و جهان مصنوعی می سازد. جهانی که انسانی و صرفن از آن آدمی است. فرهنگ و تمدن محصول این کار است. انسان در کار خلاق از حیوان متمایز می شود، چون در تلاش برای معاش با حیوانات شریک است. و عمل عالی ترین نوع فعالیت اسنان است، و اقدام، مبادرت، تهور، انقلاب، حضور در عرصه ی عمومی و ابتکار را شامل می شود.
شبانکاره در ادامه افزود این تعاریف هانا آرنت نزدیکی بسیاری به اندیشه های قاضی مرادی در باب کار و فراغت دارد.
به زعم قاضی مرادی کار و فراغت در ایران به از خودبیگانگی و مسخ منتج شده است.
وی یادآور شد: قاضی مرادی کار را به عنوان کار بیگانه شده در ایران می داند و از ان به عنوان زحمت و اشتغال یاد می کند. زحمت و اشتغال فعالیت های اجباری با هدف تلاش معاش و تقلا برای بقا معرفی می کند. فعالیت های یکنواخت، تکراری، محدود، خود به خودی و ملالت باری که با رنج و عذاب توام است.
وی افزود: از دیگر سو، فراغت نیز که از ویژگی های آن می توان اختیار و انتخاب آزادانه ی آدمی، حدی از خوشی، شادی و تعالی جویی فردیف حس خلاقیت و تجربه ی آزادی و آرامش به دلیل پاسخگویی به دلخواست های واقعی فرد است، اشاره نمود.
شبانکاره یادآور شد: قاضی مرادی وجه فراغت در ایران را نیز همچون کار، ملالت آور و از خودبیگانه می داند. این نویسنده عقیده دارد رابطه ی کار/ به رابطه ی زحمت و اشتغال و فراغت/ به رابطه ی سرگرمی خواهی افراطی تبدیل شده است.
در ادامه جلسه با طرح چندین سوال به پایان رسید و قرار شد که جلسه با طرح این پرسش ها به جلسات دیگری که در آینده برگزار می شود، مرتبط شود: ۱- چگونگی قدرتمند تر شدن جامعه مدنی ۲- مقوله آموزش و پرورش در این زمینه وتاثیر آن و در نهایت اینکه آیا با خوانش و انگاره های شرق شناسانه اندیشمندان غرب می توان به نگارش درباره جامعه ایران و نقد و آسیب شناسی آن پرداخت؟