تئاتر بوشهر و حضور در جشنواره فجر
از قلندرخونه تا مجلس سنمار
ابراهیم مطیعی
حضور و اجرای تئاتر در بوشهر، به سالهای حضور استعمار غرب در بنادر مختلف بوشهر برمیگردد، البته از تئاترهایی خارجی در خاطرات و سفرنامههای نوشتهشده گردشگران غربی در بوشهر بادشده که ازجمله این نمایشها «اتُللو» و دیگر نمایشهای شکسپیر است، که در سالهای ١٢٩۴-١٢٨۴ه.ش در بوشهر به اجرا درآمده است. اما بهدرستی نمیتوان این تئاترها را پیشینه تئاتر بوشهر نامید و فقط در حد اجرا و آمدن تئاتر به معنای مدرن، مورد یادآوری است. در سالهای بعد با وجود مدرسه سعادت بوشهر که یکی از قدیمیترین مدارس ایران بهشمار میآید و حضور جوانان بوشهری در این مدرسه و تمایل و شوق آنها زمینه انجام تئاتر و تجربه در این مقوله هنری نیز در حد توان آنها به دور از تئاتری به معنای واقعی تئاتر یا ساختارها و تعریفهای مدرن و معمول به وجود آمد اما سالهای بعد در میانه دهه ۵٠ شمسی، جوان بوشهری تحصیلکرده دانشگاه فردوسی مشهد، تئاتر را بهعنوان آنچه جهان مدرن معرفی کرده بود در بوشهر به وجود آورد. او که با توجه به تحصیل و تجربه و با خلاقیت و شناخت اصول هنر تئاتر با هوش و ذوق داشتههای آیینی و فرهنگی بوشهر را آگاهانه و با شایستگی مورد استفاده قرار داد و تئاتر یگانه، «قلندرخونه» را به روی صحنه برد، این تئاتر با نویسندگی و کارگردانی ایرج صغیری با به وجود آوردن شیوه و سبکی نو در تئاتر آیینی و ملی ایران، تئاتر بوشهر را به ایران و جهان معرفی کرد و همگان و بزرگان تئاتر جهان را به تحسین این اثر سترگ واداشت که در پی آن، این نمایش به ١۶ فستیوال بینالمللی دعوت شد (که به دلایلی از حضور این تئاتر در این فستیوالها ممانعت به عمل آمد). با وجود قلندرخونه و بعد از آن مه پلنگ، تئاتر بوشهر در سراسر ایران خود را بهعنوان تئاتری با شاخصههای بزرگ آیینی و فرهنگی متعلق به خود و پیشرو معرفی کرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع تئاتر بینالمللی فجر و در کنار آن تئاتر فجر استانی بود که جوانان با استعداد بوشهر به پشتوانه عصر جدید تئاتر بوشهر که با حضور ایرج صغیری در معرفی و شناخت و ایجاد تئاتر مستقل در کشور شکل گرفته بود، به شرکت فعالانه در این جشنواره پرداختند و همواره در این جشنواره به موفقیتهایی نیز نائل آمدند.
(معاصر خرمشهر به کارگردانی مجید زارع، سال ١٣۶١ ه.ش)، (علوچاه به کارگردانی مجید زارع سال ١٣۶۴)، (در سوگ سوخته لنج به کارگردانی مجید زارع سال ١٣۶۴)، (در انتظار واگشتن یونس، به کارگردانی علی غلامی سال ١٣۶۴)، (نخل سوخته به کارگردانی علی غلامی١٣۶۴)، (آماره، به کارگردانی فرهاد یزدانفر سال ١٣۶۴)، (تفنگ برنوبه، کارگردانی علی غلامی١٣۶۶)، (بکرَک، ضیاء امیری ١٣۶٧)، (گرگور کهنه، علی غلامی سال ١٣۶٧)، (عنکبوت، زینب عوضپور سال ١٣٧١)، (قلبالاسد، احمد آرا ١٣٧٢)، (خانه تلخ، احمد آرا ١٣٧٣)، (ستارههای خاموش برج زحل به کارگردانی محمد ابراهیمزاده ١٣٧۵)، (آژدهاک حیدر مظفری سال ١٣٧٧)، (سوز ماهی رضا بهنامی سال ١٣٧٨)، (پخش زنده تارزان، رامتین بالف سال ١٣٨١)، (موش و گربه، حیدر مظفری سال ١٣٨٢) و در بخش خیابانی نیز تئاتر استان بوشهر با نمایشهای (آشغالدونی، مهدی دهقان سال ١٣٧٩)، (رستم چکید، مهدی دهقان سال١٣٨٠)، (دمام، نیما نعمتیزاده سال١٣٨١)، (وای چقدر گلم، محمدرضا دیناوند سال ١٣٨۶)، (در بدرها، رضا امیری سال١٣٨٢) و (خار تو پامه، محمدرضا دیناوند سال ١٣٨٣) به موفقیتهایی دست یافته است. اما در سالهای اخیر تئاتر بوشهر در عرصه جشنواره بینالمللی فجر و حتی مراحل منطقهای آن، از موفقیتهای گذشته آن به دور مانده است. تئاتری با جوانهای پرشور که هرچند در روند رو به افول تئاتر سالهای اخیر استان بیتقصیر نیستند، اما هیچگاه در انجام وظیفه بهعنوان اعضای جامعه تئاتری استان دست از تلاش برنداشتهاند. اینکه تئاتر این روزهای استان با سطح خوب و قابل اتکای گذشته خود در ادوار گذشته از تئاتر فجر فاصله گرفته است، بر کسی پوشیده نیست و اینکه چرا تلاش سالهای گذشته گروههای تئاتری استان برای دستیابی به جایگاه پیشین تئاتر استان میان گروههای سایر استانها در جشنواره بینالمللی فجر آنگونه که بایست راهی به جایی نمیبرد، به دلایل عدیدهای برمیگردد که نیاز به پرداختن به این دلایل از طرف جامعه تئاتری و پیشکسوتان موفق گذشته تئاتر استان، راه را برای موفقیتهای تازه هموار خواهد کرد. اما آنچه موجب نگرانی است، فعالیتنکردن پیشکسوتان موفق تئاتر استان در عرصه جشنوارههای فجر و دیگر جشنوارههاست (هرچند سیاستگذاری در شکل و نحوه برگزاری جشنوارهها نیز نیاز به بررسی دارد) زیرا فعالیتنکردن این هنرمندان باعث شده است انتقال تجربههای هنری از نسل فعال و سازنده به نسل پرشور و جدید امروز تئاتر استان یا صورت نگیرد، یا ناقص و بهکندی صورت بپذیرد.
بههررو برای استانی که به قولی بیش از ۶٠ گروه تئاتری دارد، (البته گویا کمتر از نیمی از این گروهها تحت نظر انجمن نمایشی فعالیت میکنند و به ثبت رسیدهاند) و هر سال در جشنوارههای تئاتری زیادی معمولا فعالانه شرکت میکنند، انتقال تجربه از پیشکسوتان به جوانان و ایجاد فضایی رقابتی با حضور ایشان که سعی و تلاش و نوع پرداخت کلی به مقوله تئاتر را برای رسیدن به سطحی بهتر برای رقابت با بزرگان در استان را در پی خواهد داشت، ضروری است. البته امروز تئاتر بوشهر از نظر سالن نمایش، پلاتو و دیگر موارد سختافزاری، از بسیاری از استانهای کشور در سطح بهمراتب پایینتری قرار دارد که این خود موجبات مشکلاتی از جمله استقبالنکردن این پیشکسوتان برای انجام فعالیت شده است. این در صورتی است که ایجاد فضاهایی با امکانات مناسب، شکلگیری نمایشهایی برای اجرای خارج از جشنواره را برای عموم در پی خواهد داشت (مشکلی که تئاتر استان امروز با آن مواجهه است) که بیتردید موجب استقبال و همراهی بیشتر تماشاگر بوشهری خواهد شد و این خود باعث کسب تجربه و زمینهسازی برای خلق پربارتر تئاتر جشنوارهای و به تبع آن، بالابردن سطح جشنوارهها در استان و در ادامه آن شکلگیری تئاترهایی بهتر برای شرکت در جشنوارههای کشور و بینالمللی فجر خواهد بود تا تئاتر استان بوشهر جایگاه گذشته خود را در تئاتر بینالمللی فجر و دیگر جشنوارهها بازیابد.
منبع: شرق