وقتی که روند پیشرفت کشورهای بزرگ در زمینه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی ،اجتماعی و … را بررسی می کنیم متوجه می شویم که همگی سیستم پرورشی و آموزشی با نشاط و به روزی داشته و همیشه در تلاشند تا این سیستم پرورشی و آموزشی را همچنان پر نشاط ، جذاب و به روز نگه دارند زیرا انسان، محور توسعه پایدار است و کشورهایی که برای نیروی انسانی خود، برنامه ریزی هدفمند و آینده نگر نداشته باشند یعنی که ارزش شایسته ای برای نیروی انسانی خود، در نظر نگرفته اند و سرانجام در مردابی که خود با دست خود ساخته اند فرو خواهند رفت و شاید به همین خاطر باشد که بار ها، از خودمان یا دشمن فرضی!! شکست خورده ایم غافل از اینکه دشمن واقعی ما، خود ما هستیم و در واقع، دشمن واقعی ما، دانش کهنه و مهجور ماست که بلای جای ما شده و مانع حرکت ما می گردد. یکی از نگرانی های همیشگی من، این بوده که چرا مدرسه که به عنوان خانه دوم ما محسوب می گردد نباید آنقدر جذاب و پرنشاط باشد که تا پایان یافتن آن را به انتظار ننشینیم و هر لحظه از تعطیلی آن را جشن نگیریم و بلکه نگران و غمگین هم شویم. برای رفع این نگرانی، بررسی های زیادی را انجام دادم و به این نتایج رسیدم.
- با توجه به اینکه سیستم آموزش و پرورش ما، دو ظیفه بسیار مهم یعنی آموزش و پرورش را عهده دارد چرا باید فقط بر روی آموزش متمرکز شود و این درحالی است که آموزش بعد از پرورش نیروی انسانی آغاز می گردد یعنی باید در ابتدا، توانمندی ها و قابلیت های لازم در نیروی انسانی، شناسایی و پرورش یابد و سپس برای آموزش آنها برنامه ریزی نمود که متاسفانه در تجربه ۱۲ ساله من در سیستم آموزش و پرورش، از پرورش خبری نبوده و آموزش صورت گرفته نیز معلم محور بوده است. و دوره تحصیلات تکمیلی نیز بیشتر یادآور دوران دبستان می باشد!
- در این روزگار، ظهور فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی و شتاب سرسام آور تولید، توزیع و مصرف اطلاعات فرا رسیده است و نظام های سنتی آموزشی دیگر یارای رسیدن به این شتاب گسترده و روزافزون را ندارد.
- موج بزرگ حضور جوانان و اندیشه های خلاق و جستجوگر و پویای آنان کجا و نظام آموزشی که معلم محور بوده و نمره، مهمترین شاخص ارزیابی عملکرد معلم و دانش آموزان می باشد نمی توان روحیه خلاقیت و پرسشگری را در دانش آموزان تقویت نمود و شاید ادامه این روند مبتنی بر یک برنامه ریزی هدفمند و در راستای اهداف و منافع فردی افرادی خیلی خاص باشد!!بماند!!
- عصر ما ، عصر دانایی است و هرکسی که دانش و دانایی بیشتری داشته باشد قدرت بیشتری نیز خواهد داشت بنابراین باید درک کنیم که دوره سنگ پرانی تمام شده!! و دوره گفتگوی تمدن ها است باید گفتگو کردن را تمرین نماییم!! به قول استاد فریدون مشیری، …صاحب اندیشه داند چاره چیست… و برای صاحب اندیشه شدن باید، اندیشیدن و همزیستی مسالمت آمیز با اندیشه ای متفاوت را تمرین نماییم. ما مردمانی بودیم، اهل گفتگو، بیاییم و دوباره، به گفتگو، درود بفرستیم!
- وقتی که تاریخ این سرزمین را بررسی می کنیم می بینیم که هروقت چیزی از کشورهای دیگر، وارد کشور ما شده است فرهنگ استفاده و بکار گیری آن بعد از حدود ۳۰ سال وارد کشور ما می شود و تا آن زمان، ممکن است آن سیستم در آن کشورها منسوخ شده باشد ولی ما همچنان می گوییم این سیستم از فلان کشور پیشرفته، وارد کشور ما شده است!!! شاید بهترین توصیف این وضعیت، ماجرای وارد شدن دوش به ایران باشد …اوایل که «دوش» واردِ ایران شده بودند، بسیاری از متدینین طهارت با دوش را قبول نداشتند. یکبار پدری، پسرش را که تازه داماد شده بود، کتک زد که چرا در خزینه غسل نمی کند و غسل زیر دوش باطل است! جوانترها می گفتند خزینه باعث مریضی است و پیرمردها میگفتند این، حرفِ «فُکلی» هاست!…(دکتر پاپلی یزدی، شازده حمام،۱۳۹۰)
- یادگیری مهارت های زندگی مانند یک فرایند است که باید از دوران کودکی آغار و تا زمانی که فرد مهارت لازم را کسب نکرده، باید ادامه یابد و ممکن است این فرایند، سالها به طول بیانجامد تا برای داشتن یک زندگی موثر، سازنده و پیروزمندانه آماده شد و با دانش قدیمی و منسوخ شده نمی توان نیروی انسانی امروز را برای آینده تربیت نمود در این راستا، World Economic Forum با بررسی هایی که انجام داده به این نتیجه رسیده است که هر فردی باید ۱۰ مهارت مهم را تا سال ۲۰۲۰ بیاموزد تا به بتواند به عنوان یک عضو موثر و شایسته در جامعه حضور داشته باشد که عبارتند از: ۱-توانایی حل مساله های پیچیده۲- داشتن تفکر انتقادی۳- خلاقیت ۴- توانایی مدیریت۵- هماهنگ بودن با دیگران ۶- هوش هیجانی ۷-تصمیم گیری و قضاوت ۸- توانایی درک دیگران و ارایه خدمت به آنها ۹-مذاکره ۱۰- انعطاف پذیری
بنابراین ضروریست تا سیستم آموزش و پرورش یا بهتر است بگوییم پرورش و آموزش، شرایط لازم را برای پرورش مهارت های لازم به صورت عملی و البته جذاب، برای دانش آموزان فراهم نماید و سپس برنامه های مدونی را برای آموزش آن ها در نظر گرفته و اجرایی نماید تا بتواند نیروی انسانی شایسته و با قابلیت های بالایی را به جامعه عرضه نماید ولی ادامه روند موجود، بیشتر شبیه یک دور باطل خواهد بود.