- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

چیستی و چگونگی مساله اجتماعی

چیستی و چگونگی مساله اجتماعی

کاوه حق پرست

  فقر،جرم و جنایت،مهاجرت، بیکاری،بیماریهای مقاربتی، سقط جنین،خیانت،تن فروشی، مسایلی چون سوء استفاده و بدرفتاری با زنان و کودکان یا سوء مصرف الکل و مواد مخدر؛حقوق افراد از کار افتاده ذهنی و جسمی،حقوق حیوانات آزمایشگاهی و حیات وحش و محیط زیست یا انفجار جمعیت و بی عدالتی … و یا رشد افسار گسیخته آزمایشات علمی و نظامی،جنگ و تجارت اسلحه،جرایم حقوق مدنی همچون جنس گرایی و نژادگرایی و یا جرایم یقه سفیدان… همگی از انواع مسائل اجتماعی هستند. آنچه را ما مسائل اجتماعی می نامیم،ترتیبی است از مسائل ناشی از شرایط فراموش شده در درون یک یا تعدادی از اجتماعات محلی کوچک. بطور کلی در خصوص مسایل اجتماعی توافقی وجود ندارد. شاید یک مساله اجتماعی برای من و شما کاملا تعریفی متفاوت داشته باشد در نتیجه واکنشی متفاوت نیز خواهد داشت. مسائل اجتماعی به شرایط اجتماعی و افرادی که در آن شرایط قرار میگیرند معطوف است. در تعریف مساله اجتماعی باید چهار نکته را در نظر گرفت: ۱. ما زمانی واژه مساله اجتماعی را به کار میبریم که نشان دهیم چیزی اشتباه است و این یک ادراک عمومی است. یعنی شرط مساله اجتماعی این است که ناظر بر شرایطی منفی باشد. ۲. نکته دوم دشواری و جدی بودن مساله اجتماعی میباشد. با این توضیح که مساله اجتماعی باید ناظر بر شرایط شایع و گسترده ایی باشد.بدین معنا که باید در بر گیرنده و آسیب زننده به تعداد بسیاری از افراد جامعه باشد و صرفا مشکل اندکی از افراد جامعه نباشد. ۳. در تصور مساله اجتماعی همواره مقداری نگاه خوشبینانه  وجود دارد.یعنی شرایطی که تصور این وجود دارد که در آن راهی برای تغییر وجود دارد. شرایطی که به دست انسان ها ایجاد شده و باید توسط انسان ها نیز تغییر کند.یعنی پارامترهایی چون،غلط بودن، مشکل زا بودن،شایع بودن و قابل تغییر بودن در آن مشهود باشد. ۴. چهارمین نکته در این تعریف ،معتقد بودن به تغییر مساله اجتماعی میباشد و یقین داشته باشیم که این تغییر منطقی است. پس اگر شرایطی مشکل زا وجود داشته باشد و بصورت پیوسته تکرار گردد و امکان تغییر در این شرایط نیز باشد در نتیجه باید شرایط را تغییر داد. اما محل مناقشه ما در این مقاله چگونگی و ماهیت ایجاد تغییر و ابزار آن میباشد که باید به همان اندازه نیاز به تغییر،منطقی باشد و این موضوعی است که از خود تغییر مهم تر است و محل بحث جامعه شناسان، روانشناسان و دولتمردان نیز همواره بر سر همین موضوع بوده و هست. اصولا مسائل اجتماعی درباره دو جنبه کاملا مهم زندگی اجتماعی انسان وجود دارند:  ۱. درباره شرایط عینی و افراد ۲. درباره تعاریف ذهنی و مفاهیم در صورت کلی عاملان،غالبا با مسائل اجتماعی بصورت شرایط عینی سر و کار دارند و غفلت از درک مفاهیم ذهنی و تعاریف است که معمولا در چگونگی ایجاد تغییر و واکنش به آنها همواره با مشکل روبرو میشویم.زیرا تعاریف متفاوت بوده و گاه چگونگی مقابله با مسائل اجتماعی به گونه ایی سلیقه ایی و بر حسب نگاه بالا به پایین و دستوری انجام شده که در اجرای آنها از قوای قهریه دولتها نیز استفاده میشود. چیزی که بیشتر خاص جوامع جهان سومی میباشد؛حال آنکه تغییر باید با درک جمعی و خواست اکثریت جامعه همراه باشد؛یعنی آنچه در ابتدای مقاله شرح داده شد.راه حل تغییر نیز باید به اندازه احساس نیاز به تغییر،منطقی باشد،در غیر اینصورت تنها اتفاقی که خواهد افتاد پر رنگ کردن مساله و اشاعه آن در جامعه خواهد بود.  منبع: نگرشی نو در تحلیل مسائل اجتماعی ، نوشته دانیلین لوزیک، ترجمه سعید معیدفر