- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

چشم اندازهایی از شعر انقلابی ایران

چشم­ انداز­هایی از شعر انقلابی ایران

میلاد جنت

نخستین کنگره­ ی نویسندگان ایران به ریاست یکی از مفاخر ادبیات ایران، ملک الشعرا بهار، وزیر فرهنگ وقت از ۴ تا ۱۲ تیر ماهِ سال ۱۳۲۵ با حضور نویسندگان، شاعران و منتقدان ادبی ایران و نیز تنی چند از ادیبان روسی(اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی) در تهران برگزار شد. نکته­ی مورد اهمیت و قابل تأمل در این تشکل ادبی-هنری این بود که برای اولین­بار نویسندگان و شاعران پیش­کسوت و جوان ایران با طرز تفکر و دیدگاه­های گوناگون و حتی مخالف، در کنار یکدیگر نشستند و به بحث و تبادل نظر پرداختند. این ویژگی ناب، گفتمان و تعامل دوستانه می­باشد که متاسفانه جامعه­ی ادبی-هنری ایران پس از گذشت سال­ها هنوز نتوانسته است چنین محفلی را گرد هم آورد.

شعر انقلاب در ایران با شعر زمان انقلاب مشروطه آغاز گشت. در آن زمان شاعران با پرداختن به مضمون­هایی نو در برابر پدیده­های تازه­ای از فرهنگ و زندگی اجتماعی قرار گرفتند؛ ستایش از میهن و بیان احساسات میهن­پرستانه، حمایت از ایران انقلابی، مبارزه با استبداد شاه و درباریان، کینه­جویی با جهان­خواران امپریالیست و نکوهش از دخالت­های ناروای آنان در امور کشور، تفتیش خرافات و تعصبات، مطرح کردن آزادی و حقوق زنان و… مضمون­هایی بود که اگر­چه با زبان و قالب کهن شعری به بیان آن­ها پرداخته می­شد اما به سبب پیشرو بودن، نقش و جایگاه خاصی را در سیر تاریخی ایران ایفا کرده­است:

ملک­الشعرای بهار خراسانی که در محیط شعر کلاسیک پرورش یافته بود، چندی بعد از انقلاب مشروطه به گروه آزادی­خواهان پیوست. ادیب­الممالک فراهانی که ادیب و قصیده­سرا بود، برخی از شعر­های خود را وقف مضمون­های اجتماعی و وطن کرد.عارف قزوینی که از محیط تن­پرور و دربار به مردم روی آورده بود، وطنیه­های زیبای همراه با موسیقی و ترانه­های دلکش با حال خود را پدید آورد. لاهوتی و عشقی، غزل­ها و قطعه­های پر­شور خویش را به پای آزادی مردم ایران نثار کردند. فرخی یزدی در زمانه­ای که شعر­ش دهان به دهان می­گشت، لبانش در زندان دوخته شد. این شاعران با واکنش شدید سیستم­های حکومتی رویاروی شدند و با خون خویش اولین قطره­های شعر انقلاب را بر پهنه­ی تاریخ ایران نگاشتند.

نیما یوشیج با چاپ نخستین منظومه­ی خود به نام “افسانه” باعث شد تا حرکتی انقلابی از سال ۱۳۰۰ در جهت تجدد­خواهی و زدودن عوامل ایستایی شعر کهن آغاز شود و شعر انقلاب در فضای تضاد­های حاکم، شور و حرارت لازم را به دست آورد و در مسیری پیش­بینی شده و آزموده به حرکت ادامه دهد. شعر انقلابیِ ایران که تجربه­ی دوره­های گوناگون انقلاب مشروطیت، مبارزه با اختناق رضا­خانی و پس از رضا­خان تا سال ۱۳۳۲ را به همراه داشت، بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ مدتی به سمبولیسم گرایید تا سرخوردگی حوادث زمانه را با عسرت و شاعرانگیِ فاصله گرفتن از مردم جبران سازد.

فروردین ۱۳۴۷ لزوم تشکیل سازمان صنفی مستقل اهل قلم محسوس گشت و سر­انجام کانون نویسندگان ایران با صدور بیانیه و تصویب آئین­نامه­ی کانون در مجمع عمومی تشکیل شد و شروع به فعالیت پرداخت. کانون نویسندگان ایران در طول اندکی بیش از دو سال فعالیتِ همراه با بدگمانی و کار­شکنی­های سلطنت، توانست اهل قلم را به موضع همبستگی و تفاهم و پشتیبانی عملی از یکدیگر در آن­چه مربوط به آزادی اندیشه و بیان است نزدیک کند. سلطنت با تشدید فشار و زندانی کردن چند­تنی از نویسندگان، کانون را به مدت ۷ سال به تعلیق در­آورد. در ادامه، کانون نویسندگان ایران با استناد به قانون اساسی ایران و اعلامیه­ی جهانی حقوق بشر توانست فعالیت­اش را از سر گیرد و خواستار لغو ممیزی قبل از چاپ و انتشار و انحلال تمامی ادارات و سازمان­های مرتبط با سانسور کتاب و مطبوعات شود. کانون نویسندگان ایران در دوره­ی دوم تجدید حیات خود با همکاری انجمن فرهنگی ایران-آلمان(انستیتو گوته­ی تهران) توانست در مهر ماه ۱۳۵۶ ده شب شعر­خوانی شاعران و نویسندگان ایران را در این انستیتو برگزار کند. بی­شک این شب­های شعر یکی از بر­جسته­ترین وقایع فرهنگی-هنری در تاریخ معاصر ایران می­باشد که از منظر تاریخی-اجتماعی به دلیل شکستن جو استبداد زده­ در سیستم تک­حزبی حاکم بر جامعه، دارای اهمیت است.

در سال ۱۳۵۷ شعر انقلابی گامی بلند در جهت مردمی شدن برداشت به طوری که شاعران توانستند انعکاس زمان حال را با ساختن آینده در­آمیزند و به عنوان راهبر اجتماع، فرهنگی انقلابی را بنیان گذارند؛ در مواردی نیز شاعران گزارشگری را پیشه گرفتند و به دنباله­روی از احساسات شاعرانه و شور گرفتن از حوادث آن زمان روی آوردند. پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ روزنامه­ها، مجله­ها و جُنگ­ها نیز همراه با ناشران، در مطرح کردن شعر انقلاب سهیم بودند. توجه و اعتنا به فرهنگِ دیگر ملیت­ها گسترش یافت و در نتیجه، ترجمه­ی دفتر­های شعر نیز رواج یافت. در این زمان تحولات شعر انقلاب را می­توان در جُنگ­های زیر مورد نظر قرار داد:
آرش، جزوه شعر، کتاب جمعه، اندیشه­ی آزاد(نشریه­ی کانون نویسندگان ایران)، ادبیات جنوب(خوزستان)، دفتر­های زمانه، ایران هنر، برج، شورای نویسندگان و هنرمندان ایران، فصل­های سبز، فصلی در گل سرخ، فرهنگ نوین، بنیالود(مشهد)، کتاب فصل(گرگان)، ویژه­ی هنر و ادبیات(رشت)، نامه نور(فرهنگ­سرای نیاوران).

کانون نویسندگان ایران بعد از انقلاب۵۷، موفق به برگزاری شب­های شعر نشد و در فضای محدود کانون به صورت اجتماعاتی کوچکتر، سخنرانی­ها و شعر­خوانی­هایی را بر­پا داشت؛ همچنین جلسات مشابهی نیز در شورای نویسندگان و هنرمندان ایران بر­پا شد. رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی در ابتدا شعر انقلاب را بسیار مطرح کرد و با موضع­هایی گوناگون به شعر پرداخت اما پس از مدتی کوتاه از هم­پایی با آن درماند و به فضای شعر کلاسیک و غربال شده بازگشت و در انحصار تنی­چند قرار گرفت.