- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

ارتجاع؛ تاملاتی بر یک مفهوم | یادداشتی از مجید نصوری

ارتجاع

مجید نصوری

تقدیم به دوست نازنین وبزرگوارم حسین محمدپور

وگربینم که نابیناوچاه است/اگرخاموش نشینم گناه است سعدی

ارتجاع.۱.بازگشتن۲.بازگشت۳.بازگردانیدن واگرداندن۴.باجهش وانقلاب ووپیشرفت دراجتماع مخالفت کردن خواستاربرجاماندن نظام کهنه بودن

قابل ارتجاع حالت شئ(فلزی)که پس ازخم شدن بحال اول برگردد ،خم پذیر

معین،۱۳۸۵،ج۱، ۱۹۰

ارتجاع برگشتن،بازگشتن،به حالت اول برگشتن،به عقب برگشتن||درسیاست به معنی ضدیت باتجددوتمایل به اوضاع کهنه وقدیمی

قابل ارتجاع،هرشئ فلزی وجزآن که پس ازخم کردن به حالت اول بازگردد

عمید،۱۳۸۳، ۹۸

موارد فوق الذکر،ازدوفرهنگ فارسی معاصر ذیل کلمه ارتجاع اخذ شده است.چنان که ازمعنای لغت برمی آید، ایستایی وجه جوهری مسئله ارتجاع است.مفاهیم ومعانی درخوددارد که چنین مسئله وچنان وضعیتی راتوجیه می کند.ازمسئله ارتجاع نام بردم،قبل ازاین ارتجاع حاکمیت داشت ونیازپاسخگویی نداشت،بحران تغییر،پرسایی ازمحتوای آن ،برای ارتجاع مسئله سازوچالش برانگیزاست.پیام مرکزی ارتجاع ضدیت مستقیم باخدشه دارشدن اصالت واصل.(یااصل اصالت است)

اصل واصالت وعمق یابی آن،کمال گرایی واکمل بودن ازاولویت های ارتجاع ست.ارتجاع به غیراز موردهای یادشده گونه ای همبسته خودارجاعی نیز هست.اصل اصالت وعمق یابی آن وکمال گرایی منبعث ازاین اصالت ،ماندگی وایستایی کاملی به وجود می آوردکه تنها ماهیت وعنصر تکامل یافته راخود معرفی می کند. دراینجا ارتجاع همبسته نوعی خودارجاعی می شود.به این دلیل ارتجاع واجدنوعی ازخودارجاعی می شود،که درحاکمیت مطلق پاسخ های بی دریغ به مسائل جهان است.حال ازاین امور اگاه باشد یانباشد،موردی ثانویه تلقی می شود.نکته ای که نباید در مورد خودارجاعی از قلم انداخت،گونه ای دیگر ازخود ارجاعی ست که باسنت نقادی واستقلال درتفکر همراهی وهمبستگی تام دارد.کاویدن مسائل تا مبانی،به چالش کشیدن ادله ومستندات،ونظرگاه خود همراه با استدلالهای مقوم ارائه کردن ازویژگی بنیادی این نوع تفکر است،که ستیزش ژرفی باارتجاع دارد.خودارجاعی ارتجاع ازاین گونه خود ارجاعی مجزاست.واین خودارجاعی راانحرافی ازاصل میداندکه باتوطئه وتحریفی سهمگینی همراه است.ومسبوق به عادت وسابقه بدون ارائه استدلال ومستندی وپاسخ درخورتوجه ای.

درزیرسایه ارتجاع که خودرا محتوای عظیم گرانسنگ میپندارد،مفاهیم ومعانی نهفته وآشکارمی شود.مفهوم های مثل ضرورت،تعلق وگرایش،ارزش،واصالت واصل که درباب آن درسطورپیشین ازآن سخن گفته شد.می توان به این مفاهیم مفهوم تحمیل هم افزود. یا

بهتربگوییم مفهوم تحمیل سرمجموعه این مفاهیم ومعانی درمحتوای ارتجاع ست.

تحمیل درلغت به معنای بارکردن،باربردوش کسی نهادن،سربارکرن،کاری به زوربه عهده کسی نهادن،به گردن گذاشتن،کسی راحامل پیام وپیغامی کردن است.تحمیل به این سبب سرمجموعه مفاهیم ومعانی ارتجاع ست که،قابلیت تجمیع وتحدیدبه حدودیاقابل ارتجاع شدن رادرخودداردومفروضات موضوع رادرخود دارد.تحمیل کورکننده کوشایی متعمقانه دانش است.

فقدان استدلال درتحمیل گری شاخصه اصلی وبنیادی آن ست. این شاخصه تقلیل گراوجایگزین پذیراست.تقلیل گرایی آن به این معناست که استدلال را به تقلیل تجربه وسن راجایگزین تجربه می کند واینچنین بربی استدلالی سرپوش می گذارد.

تحمیل درگذاری دیگرباجبروجبرگرایی ، همنشین وهمگون می گردد.یعنی اجباروفقدان اختیارباعث می گردد ،اتوپیایی ازوضع موجود پدید آید.وضعیت موجود به دلیل ثبات وجمود ،قابل پیش بینی بودن وبهره وری صاحبان قدرت (مرتجعین)بهترین ووضع

موجود شمرده وپسندیده می شود.خطرسازی ازتغییرات وپذیرش وضع موجود ارویژگی های جبرگرایی درکنارتحمیل گرایی است.

تحمیل همچنان که ازمعنایش برمی آید درافراد روحیه فقدان گفتگوتولید،توزیع می کند.وجایگزین گفتگودرشرایط گفتگوراتبعیت وپیروی می داند که جنبه عملی ومصرفی تحمیل است.دانای کل بودن ازهمین عدم پاسخ گویی و تبعیت گرایی می آید.این خود فرشته انگاری

دیگر اهریمن پنداری لازمه منفک نشدنی تحمیل گری درسرکوب گفتگوست. غلط پنداری دیگری درعوض تعامل با دیگری وجه تلخ عدم گفتگوست.