- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

پناهندگی یا بحران انسانی (مقاله ای از امان اله شجاعی)

پناهندگی یا بحران انسانی

دکتر امان اله شجاعی

آواره کردن انسان ها از خانه و کاشانه ی خود را که ثمره و محصول اقدامات جنگ طلبانه ی سردمداران جهانی است، می توان تجارت مرگنامید. زیرا با این عمل ننگین آنها دو سود کلان از این بابت میبرند و منافع ملی خود را با مرگ دیگران گره داده اند. دیگرانی که بیشتر در منطقه ی بحران زده ی خاورمیانه زندگی می کنند و حال آنان برای سود فروش اسلحه ی غرب و ادامه ی ریاست افراد خاصی در نقطه ای خاص در حال معامله شدن است.

خاورمیانه از این جهت بحرانی است که می بایست بحران آفرینان غربی هم در آسایش باشند و بهشت اول زمین برای هوشمندان و نوابغ جهانی گردند و هم از این بابت که ایدئولوژی های مختلف و اسلحه های جدید و قدیم خود را در کشتارهای فردی و گروهی امتحان نمایند. بحران پناهندگان که در حال حاضر ؟؟؟ کشورهای همسایه ای ایرانند برای پذیرش دهندگان این فایده را دارد که خود را انسانهای برتر و غرب را امکان آرامش معرفی نمایند و هم اسلام و پیروان آن را به نوعی فارغ از مسایل مثبت بدانند. نتیجه ی اقدامات آمریکا و انگلیس را که بیشتر تصمیم سازان و تصمیم گیرندگان دنیای مسیحی اند ایجاد سازمان های تروریستی بوده است که در این منطقه به نقش آفرینی مشغولند و محصول آن پناهندگان(بی جاشدگان) و جابه جا شدن اجباری میلیون ها انسانی است که از ترس جان از خانه و کاشانه ی خود جدا شده و ناچار دل به دریا زده و به سوی مقاصدی بعضا نامعلوم در حرکتند.

در حال حاضر کشور پاکستان با ۷/۱ میلیون آواره و ایران با بیش از ۸۹۰هزار، دو کشوری هستند که در همسایگی افغانستانند. بحران در افغانستان، عراق، سوریه و یمن و چند نقطه ی دیگر که بیشتر کشورهای اسلامی هستند به خانم صدراعظم آلمان این توان را داد که به جهان بگوید آلمان امن تر از مکه است.

تمدن ها همچون اقیانوسی در حال حرکتند و هرجا که بستری فراهم آید مکثی می کنند و محصولات علمی می دهند. زمانی هند، زمانی چین، زمانی ایران، زمانی یونان و اکنون در نقطه ی خاصی از غرب این تمدن سکنی گزیده است. معمولا انسان های عاقل و فرزانه باعث ایجاد تمدن می شوند و انسان هایی عاقل تر و فرزانه تر از همان نقاط ؟؟؟//جهان باعث ادامه ی آن تمدن می شوند. تا هنگامی که در نقطه یی به خصوص که تمدن در حال شکل گیری است عاقلان بر سند امورند، آن تمدن هر روز ترقی و پبشرفت بیشتری خواهد داشت و اگر قضیه عوض شده و نا اهلان بر سند امور جای گیرند، بی شک آن تمدن به تاریخ خواهد پیوست و اقیانوس تمدن درمکانی دیگر و با فرزانگان دیگری تمدن جدیدی را پایه گذاری خواهد کرد.

در حال حاضر بی شک تمدن غربی است ولی فرهنگ آن جهانی است. یعنی اینکه محل و مکان در غرب و فرزانگان پیش برنده و حافظ آن تمدن همه ی عاقلان جهانی اند. در نتیجه گرچه غیرممکن نیست تا احتمال سقوط چنین تمدنی تا زمانی که در آن مکان فرزانگان جهانی می کنند و هر روز نیز تعداد آنها بیشتر می شود ، احتمال ادامه ی حیات بسیار بالاست. در حال حاضر آن افراد عاقل که با عقلی حسابگر در آن مکان تصمیمات سیاسی اتخاذ می کنند، آب و نان خود را در ایجاد سازمان های تروریستی در خاورمیانه و سایر نقاطی می بینند که به دور از تمدن غربی باشد و به نوعی حل بحران احتمالی خود رادر ایجاد بحران در جایی دور از خود می دانند. گرچه این عمل کاملا غیر انسانی و غیر شرافتمندانه است ولی متاسفانه منافع ملی آنها چنین ایجاب می کند. ایجاد آرامش، وجود کار و امکانات لازم برای مهاجرین و پناهندگانی که می توانند در مسیر علمی و تمدنی پیش گفته به آنها کمک نمایند سبب شده است که حدود ۲۳۵میلیون مهاجر جهان اکثرشان در غرب باشند و یا در هر جای دیگری که اکنون زندگی می کنند برنامه ای برای حضور وادامه ی زندگی در غرب را داشته باشند. به همین دلیل نگارنده این نوع مشکلات را که در حال حاضر پناهندگان با آن موجه اند، نوعی بحران انسانی می داند که با برنامه های از پیش طرح شده و به قصد تخریب در جایی و عمران و ابادی در نقطه ای دیگر است. در پایان لازم به ذکراست که این مشکل نه تنها رو به کاهش نیست، بلکه به طور مکرر رو به افزایش است. البته شایدولی مجدد از زیر خاکستر موجود، اتشش افروخته خواهد شد و در آینده نیز مهاجران ؟؟؟ این که آیا غرب از این مطلب فقط سود می برد و این بحران انسانی برایش سودآوراست یا تهدیدی هم شاملش می شود یا خیر؟ باید گفت که افکار و عقاید شرقی در آینده ای حداقل از نظر تعداد افراد ساکن در آنجا به حدی خواهد رسید که بر فرهنگ عمومی اروپا تاثیرگذار باشد. آنچه مایه ی تاسف است، عملکرد مسئولین منطقه ی بحران زده ی خاورمیانه است که در بیشتر موارد هم راستا به خواست بحران آفریننان شده است.