اشاره: آصف بیات در کتاب خود تحت عنوان «زندگی همچون سیاست» ایده ی “ناجنبش” و “پیشروی آرام”را مطرح و به این مساله اشاره می کند که «پیشروی آرام؛ پیشرفت خاموش، طولانی اما فراگیر مردم عادی به سوی مالکان، قدرتمندان یا حوزه عمومی برای بقا یا بهتر شدن زندگی شان است. پیشروی آرام نمی تواند به خودی خود “جنبش اجتماعی” تلقی شود» اما این ناجنبش ها می تواند تاثیراتی آرام بر زندگی روزمره مردم داشته باشد. بر اساس این ایده، کنشگری محدود زنان، همان “نا جنبش” هایی هستند که با خود “پیشروی آرام” را به همراه دارند و تاثیرات آن را می توان درطی سالیان متمادی دید. در منطقه جنوب ایران نیز این ناجنبش های محدود زنان در حال شکل گیری است و امید می رود این نوع کنشگری آرام و تدریجی در آینده مسیری را باز کند که در آن زنان جنوب به راحتی بتوانند در عرصه عمومی گام نهند و آزادانه به کنش بپردازند. به همین منظور نگرخواهی از برخی زنان فعال در عرصه عمومی با طرحدو پرسش انجام داده ایم که در ادامه می آید.
۱.میزان مشارکت و کنش اجتمای و سیاسی زنان در عرصه عمومی استان بوشهرتا چه میزان هست؟
۲.جهت افزایش این مشارکت چه راهکارهایی پیشنهاد می دهید؟
۱
تاثیر آگاهانه زنان بر مناسبات سیاسی و اجتماعی
زهره عرب؛ روزنامه نگار
۱. در عرصه ی اجتماعی و سیاسی، زنان استان بوشهر در چند سال اخیر فعالیت های خوبی انجام داده اند. هر چند هنوز هم در فضای سیاسی استان حضور سایه وار زنان مشهود است؛ اما زنان نیز علی رغم برخی محدودیت ها توانسته اند از طریق حضور خود به نظام اجتماعی و سیاسی جامعه تداوم ببخشند. همچنین روابط اجتماعی زنان بوشهری طی چند دهه اخیر بسیار بهبود یافته است خصوصاً با رویکرد مثبت دولت به فعالیت های اجتماعی و نمود بیشتر سازمان های مردم نهاد در جامعه که این مهم سبب حضور بیشتر زنان در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و غیره شده است.
در جریان های سیاسی مثل انتخابات مجلس و یا شوراها نیز نقش زنان به اندازه ای ست که نمیتوان به سادگی از آن گذشت؛ تا جایی که زنان تاثیرات مهمی بر جریانات سیاسی داشته اند. موضوع مهم در این خصوص تأثیر آگاهانه زنان بر مناسبات سیاسی و اجتماعی است که این تاثیرگذاری با اهداف مشخصی صورت می گیرد.
البته هنوز هم زنان این دیار در فعالیت های سیاسی و اجتماعی خود از برخی الزامات اجتماعی تاثیر می پذیرند اما قابلیت و قدرت اراده بالای زنان (فراتر از نهادها و ساختارها) می تواند آنها را به مرور به سمت فعالیت بدون توجه به ساختارهای زن ستیزانه و محدودیت ساز هدایت کند.
۲. فعالیت های مرتبط با کنشگری گستره وسیعی دارند و البته افراد فارغ از مرد یا زن بودن خود اگر در عرصه ی اجتماعی و امور مرتبط با جامعه فعال و موثر باشند می توانند در عرصه های دیگر نیز خوش بدرخشند. کنشگران مدنی می توانند با تشویق اقشار مختلف جامعه برای پیوستن به آنها و تداوم بخشیدن به فعالیت های مثبت خود در زمینه های سیاسی و اجتماعی انگیزه ی مضاعفی برای پویایی جامعه باشند.
زنان جامعه نیز بجای اعمال فشار بر مردان و یا سعی در تغییر نگرش دولت ها برای تغییر یا بازنگری در قوانین بازدارنده، باید مردم را به تغییر در رفتارشان ترغیب کنند. بی شک با تغییر نگاه جامعه نسبت به فعالیت زنان، رفته رفته حضور آنان دارای سمت و سو شده و به تبع آن فواید بیشتری نیز خواهد داشت.
با توجه به مطالب فوق، برای افزایش میزان مشارکت سیاسی و اجتماعی زنان بوشهری باید به مجموعه ای از عوامل و مسائل توجه داشت تا زنان بتوانند از آن رهگذر، حضوری مستمر و مؤثر در جامعه ی خود داشته و در فرآیند رشد و توسعه ی استان نیز نقش آفرین باشند.
نخستین گام برای تحقق مشارکت زنان در سطوح مدیریتی و فرآیند تصمیم سازی افزایش میزان مشارکت زنان در مجالس قانونگذاری ملی، نهادهای دولتی و محلی است. ترغیب جامعه مدنی برای حمایت از مشارکت سیاسی زنان و تلاش برای مشارکت فعال در نهادهای تصمیم ساز، تشویق احزاب سیاسی جهت تلاش و حمایت از جنبش سیاسی و اجتماعی زنان جامعه با نگاهی به تجربه احزاب سیاسی در گذشته و ایجاد شاخه های حزبی جهت فعالیت زنان نیز می تواند یک حرکت مفید و رو به جلو تلقی شود.
همچنین آموزش پیش درآمدهای مورد نیاز برای فعالیت های سیاسی و اجتماعی از دوران تحصیل، بسیج اجتماعی زنان، ایجاد بستر مناسب جهت تصمیم گیری و تصمیم سازی زنان در عرصه های مختلف و رفع موانع حضور زنان در حوزه های سیاسی-اجتماعی، فراهم سازی زمینه های استحکام بخشی به هویت عمومی زنان، تقویت علاقمندی زنان به جامعه، تلاش برای استیفای مطالبات به حق زنان، ارائه الگوهای مناسب از مشارکت اجتماعی و سیاسی زنان در جامعه، بهبود شاخص های مشارکت سیاسی زنان، تلاش در راستای برداشتن شکاف های موجود در جامعه میان مردان و زنان (شکاف جنسیتی)، ایجاد ظرفیت های مثبت جهت افزایش مشارکت زنان، تلاش در جهت زدودن باورهای منفی و غلط درباره زنان، بالا بردن دسترسی زنان به شاخص های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، آموزش، سلامت و غیره … می تواند این مشارکت ها را افزایش داده و زمینه حضور بیشتر زنان در عرصه اجتماعی و سیاسی را فراهم بکند.
۲
مطالبه جمعی زنان جهت مشارکت در عرصه عمومی
سودابه زیارتی؛ روزنامه نگار
شاید بتوان گفت میزان تمایل زنان برای مشارکت در عرصههای سیاسی و اجتماعی بستگی به بستر خانوادگی، فعالیت خود فرد و نیز خانواده در انجمنهای اجتماعی مختلف، میزان تمایل آنها و نیز احساس نیاز زنان به این مساله مهم دارد.
از سوی دیگر، مشارکت اجتماعی و سیاسی، حق هر فرد در جامعه است و زنان بهعنوان یک فرد از افراد جامعه که اتفاقا نیمی از این جمعیت را تشکیل میدهند از این حق برخوردار بوده و بنابراین نهتنها نمیتوان آنها را از این حق محروم کرد، بلکه باید سیاستهای تشویقی و ترغیبی از سوی سیاستگذاران اعمال شده تا این میزان مشارکت افزایش پیدا کند.
در این میان میزان مطالبهگری زنان در این زمینه را نیز نباید فراموش کرد. اینکه زنان تا چه حد به حقوق و مطالبات خود در عرصههای سیاسی و اجتماعی واقف هستند، میزان مطالبهگری آنها افزایش میدهد. از این منظر، هرچقدر که تقاضای زنان در جامعه برای مشارکت در عرصههای مختلف بالاتر باشد، حضورشان نیز پررنگتر خواهد بود. از اینرو مطالبه جمعی زنان برای مشارکتداشتن در حوزه سیاسی و اجتماعی میتواند آن را تقویت نماید. و باتوجه به افزایش نرخ فارغالتحصیلان زن در حال حاضر، توجه بیشتر سیاستمداران برای فراهمنمودن بستر مناسب برای حضور زنان در اجتماع و در عرصههای مختلف اجتماعی ضروری بهنظر میرسد. در کنار آن زنان نیز باید با توانمندساختن خود به لحاظ علمی-تخصصی و تجربی، جامعه را به این باور برسانند که مشارکت زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی تنها به حضور در پای صندوقهای رای خلاصه نمیشود. زیرا کف مشارکت سیاسی اجتماعی هر فرد در یک جامعه مدنی، رایدادن است و برای رسیدن به یکی از شاخصههای توسعهیافتگی(یعنی حضور زنان در عرصههای مختلف اجتماعی) این الزام وجود دارد که زنان بتوانند حضور خود را بهشکلی تخصصیتر تثبیت کنند.
بهنظر میرسد در بوشهر این مطالبه، آنطور که لازم است هنوز به یک مطالبه جمعی تبدیل نشده است.
بوشهر بهعلت اینکه از دیرباز زنان گاها بهصورت مستقل کنشهای اجتماعی داشتند (مثل عزاداریهای زنانه و مجالس روضهخوانی)، شرکت زنان بوشهر در مبارزات علیه استعمار همچون زنان مبارز لرده و دلوار، همچنین فضای بازتر بوشهر برای حضور زنان نسبت به استانهای جنوبی و نیز استانهایی با محدوده جغرافیایی کوچک، این پتانسیل را دارد که بتواند شاهد مشارکت مدنی و کنشهای اجتماعی سیاسی زنان بهشکلی تاثیرگذار باشد.
۳
پایین بودن مشارکت اجتماعی در بین جامعه ی زنان استان بوشهر
سعیده مهدی زاده؛ فعال اجتماعی
در دنیای امروز مشارکت هرچه بیشتر مردم در عرصه های اجتماعی از ویژگی های عمده ی جامعه ی مدنی است و توازن قدرت بین زنان و مردان جامعه٬ یکی از شاخصه های مهم توسعه یافتگی محسوب می شود. از آنجایی که در برخی از حوزه های فرهنگی-اجتماعی٬ بحران های عمیقی گریبان گیر کشور ماست مشارکت همه جانبه ی مردم به خصوص زنان در عرصه های عمومی امری اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. سهم مشارکت زنان استان بوشهر در فعالیت های سیاسی- اجتماعی همانند سایر نقاط ایران اندک است از دلایل عمده ی این موضوع می توان به نگاه سنتی جامعه ی مرد سالار به جایگاه زن در خانواده اشاره کرد٬ همچنین تبعیض جنسیتی در اشتغال زنان و یا پایین بودن سطح تحصیلات و مهارت های شغلی که عواملی مهم در کم رنگ بودن حضور زنان در جامعه محسوب می شوند. علی رغم اینکه زنان ایرانی از نظر شاخص های بهداشتی- آموزشی در بین کشورهای در حال توسعه٬ شرایط نسبتا خوبی دارند اما از نظر حضور در بازار کار و درآمد در رتبه ی پایینی قرار می گیرند. بر اساس آمار کمتر از ۱۰% مجموع شاغلان کشور را زنان تشکیل می دهند که رقم بسیار پایینی است. استان بوشهر به لحاظ برخورداری از موقعیت خاص جغرافیایی و استراتژیک به عنوان پایتخت انرژی کشور شناخته شده است طوریکه طی سال های اخیر شاهد جهش قابل ملاحظه ای در توسعه ی این استان بوده ایم و این وضعیت ناخودآگاه جامعه ی مدنی استان و بالطبع جامعه ی زنان را دستخوش تاثیر کرده است. زنان تحصیل کرده و شاغل عمدتاً با انگیزه های اجتماعی- فرهنگی قوی٬ تمایل به مشارکت در فعالیت های اجتماعی نشان می دهند.
یکی از پیش نیازهای مهم جهت افزایش سهم جامعه ی زنان در فعالیت های اجتماعی٬ ارتقاء دانش و مهارت های شغلی زنان می باشد. فرهنگ سازی در باب پذیرش زنان به عنوان نیمه ی فعال جامعه و تغییر دیدگاه مدیران نسبت به جایگاه زنان توانمند جهت تصدی پست های کلیدی تر می تواند بر سرعت تغییر دیدگاه سنتی نسبت به جایگاه زنان در جامعه بیفزاید و رشد قابل ملاحظه ای در اعتماد به نفس زنان و باور جامعه نسبت به توانمندی های آنان ایجاد کند.
۴
زنان؛ کنشگرانی آگاه
ساره واعظی لقب؛ فعال اجتماعی
در حال حاضر شاهد رشد فعالیت زنان در حوزه های اجتماعی هستیم که این فعالیت بیشتر داوطلبانه و در بخش سازمانهای مردم نهاد (علی الخصوص بخشهای خیریه ای) است، اما سهم آنان از فعالیت در احزاب سیاسی همچنان پایین است. در صورتی که ما شاهد تغییرات مثبت نگرشی نسبت به کنشگری زنان هستیم، که به اقتضای تغییرات اجتماعی و سیاسی ایجاد گردیده است؛ زنان علاوه بر اینکه فرصت های بیشتری برای بازیگری پویاتر در حیطه اجتماعی و سیاسی دارند و می توانند سهم بیشتری از کنشگری را به خود اختصاص دهند، و با فعالیت خود فرصتهایی برای تسهیل پیشرفت زنان را نیز ایجاد نمایند.
سرعت بخشی به روند مشارکت فعال زنان نیازمند برنامه ریزی، نگاه جامع و منسجم و همچنین همکاری بخشهای دولتی و غیر دولتی و مردمی بصورت همزمان است. شروع آموزش در رده های پایین سنی جهت آگاه سازی از مسئولیت مدنی (شهروندی) و نقش مهم آنها در نیل به خواسته های عمومی و حداکثری از جمله راهکارهای تاثیر گذار است؛ این امر میتواند از طریق تشریح و روشنگری در امر مفاهیم پایه ای و بنیادی فعالیت سیاسی و اجتماعی، یا بررسی و تحلیل رویدادهای تاریخی ناشی از فعالیت سیاسی و اجتماعی صورت پذیرد. بهتر است برای نیل به این مقصود فضایی محیا گردد که امکان تفکر و تحلیل فعال به افراد داده شود تا نتیجه آن “مبدل شدن به یک کنشگر” باشد نه صرفا آگاهی.
در چنین جامعه ای رسیدن به ایده آل مشارکت نیازمند وجود چهار ضلعی متعادل از قوای دولتی، خود زنان، جامعه مدنی و جامعه بین المللی است؛ تا ساختارهایی عدالت محور ایجاد گردد و تلاش شود حداقل سهمیه ای از تشکهای مختلف برای زنان در نظر گرفته شود، و مسیر و مقصد برای زنان شفاف تر گردد. باید به زنان اطمینان بخشید که در بخشهای اجتماعی و سیاسی منابع یا شرایطی وجود دارد که زنان و خواسته های آنان را مورد حمایت قرار دهند و در بخشهای دولتی اولویت به فعالیت زنان بعنوان یک ضرورت تشخیص داده شود.
همچنین مشخص کردن و ارائه لیستی از زنانی که خواهان پیشرفت هستند و ارائه آنها به دیگر زنان و در کنار آن فراهم کردن آموزش و حمایت برای زنان، و یا لابیگری در برخی مسائلی که موجبات نگرانی زنان را فراهم کرده است، توسعه شبکه های بین حزبی زنان، تلاش برای آموزش و توسعه پیشگیری از گسترش پیامهای جنسیتی، دفاع از رسانه های حمایتی شدن برای تشویق آنها، متقاعد ساختن حامیان مالی برای پژوهش در این زمینه، متقاعد کردن رسانه ها برای استفاده از زنان برای برنامه های مرتبط (سیاسی و اجتماعی) نیز از دیگر راه های تاثیر گذار است.
همچنین جهت ارتباط با جامعه بزرگتری از زنان جامعه باید بدنبال فضای مشترکی باشیم که اکثریت زنان جامعه ما زمان طولانی را صرف آن می نمایند (از جمله فضای مجازی اجتماعی)؛ که ایجاد شرایطی که این ارتباط موثر و مثبت را سازد نیزنقش بسیار مهمی در مبدل شدن شدن به بازیگر یا کنشگر دارد.
۵
از دامن زن، مرد به معراج می رود
الهام بهروزی؛ روزنامه نگار
طبیعی است با فاصله گرفتن از زندگی سنتی و روی آوردن به زندگی شهرنشینی، بسیاری از محدودیتهایی که بانوان در جامعه سنتی داشتند، امروزه ندارند اما با وجود این، هنوز نگاه مردسالارانه بر جامعه فعلی بوشهر حاکم است، بهعنوان نمونه در سیستم بوروکراتیک ما چه بسا زنان توانمند و موفقی مشغول به فعالیت هستند اما در تقسیم پستهای کلیدی کمتر به آنها اعتماد میشود و معمولا در این سیستم بیشتر زیرمجموعه مدیران مردی قرار میگیرند که هم از نظر تجربه و از لحاظ رتبه علمی در سطح پایینتری نسبت به آنها قرار دارند. متاسفانه در این دوره با وجود تاکید و توجه ویژه دولت تدبیر و امید به بهکارگیری مدیران بانو در عرصههای مدیریتی ما در استان کمتر شاهد این اتفاق هستیم.
افزون بر این، در اینجا گاه در سیستم اداری شاهد بروز رفتارهای تحقیرآمیز و خارج از انتظاری نسبت به مدیران و کارمندان بانو هستیم که این مساله بیش از آنکه دردناکه باشد، نگرانکننده است، نمونه بارز آن، همین بیاحترامی اخیر مدیریت ارشد استان به حمیده ماحوزی، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان است که شاید امروز متوجه نباشیم چه اتفاقی در حال رخ دادن است اما در آینده به پیامد این رفتار اشتباه پی میبریم که دیگر دیر است. بنابراین باب شدن رفتارهای قلدرمآبانه که تاثیرپذیرفته از جامعه مردسالاری است، بیانگر این حقیقت تلخ است که هنوز به «زن» به عنوان جنس دوم نگریسته میشود و این مساله در استان ما بسیار پررنگ است و این بیاحترامی اخیر مدیریت ارشد استان که بالاترین مقام اجرائی استان بهشمار میرود، موید این واقعیت است که مدیران ارشد ما خواهان این هستند مدیران بانو بهصرف اینکه چون زن هستند باید مطیع باشند و نباید از ایدهها و اختیارات بحق خود در حوزه مدیریتشان استفاده کنند و با تحت فشار قرار دادن آنها توانمندی این بانوان را تضعیف میکنند. اما در اینجا آنچه بیش از هر چیزی من را متعجب ساخت، سکوت سوالبرانگیز کنشگران اجتماعی، روزنامهنگاران و فعالان سیاسی در برابر این رفتار تحقیرآمیز بود، این در حالی است که بیشتر این افراد در مقابل رفتار اشتباه رئیس مجلس نسبت به سکینه الماسی نتوانستند سکوت اختیار کنند و برای محکوم کردم ایننوع رفتار بیانیه نوشتند و … . حال این سکوت این افراد در مقابل رفتار اشتباه مدیریت ارشد استان میتواند دو دلیل داشته باشد؛ یکی منفعتطلبی این اشخاص و دیگری هم تسویه حسابهای شخصی است.
اما راهکارهایی که در این میان به ذهنم خطور میکند، این است که بیش از هر چیز بانوان ما باید چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی حضور مستمر داشته باشند، مطالبهگر باشند و توانمندیهای خود را اثبات کنند، دغدغهمند باشند، در شناسایی کمبودها، کاستیها، مشکلات و… تلاش کنند و راهکار رفع آنها را ارائه دهند اجازه ندهند، در جامعه بهعنوان جنس دوم به آنها نگاه شود، با خودباوری و کسب مدارج علمی و تجربهاندوزی داشتهها و درایت خود را به نمایش بگذارند. هیچگاه شأن و منزلت رفیع خود را پایین نیاورند و در اهداف خود راسخ باشند، مدیران و مسوولان به توانمندی بانوان هماستانی اعتماد کنند و بستر را برای فعالیت و پیشرفت بانوان و آقایان بهطور مساوی در سیستم اداری فراهم کنند، بانوان ما حقوق خود را بشناسند و اجازه تضعیف حقوقشان را به دیگران ندهند، چراکه «زن» هم در دین اسلام و هم در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران از جایگاه والا و باشکوهی برخوردار است و موید این نظر، سخن امام خمینی (ره)، بینانگذار انقلاب اسلامی است که ایشان میفرمایند: «از دامن زن، مرد به معراج میرود». این فرموده امام خمینی (ره) در پس خود دنیایی از مفاهیم و حقایق را جا داده است. بنابراین زنان ما با خودباوری و اثبات توانمندیهایشان میتوانند در جامعه بسیار تاثیرگذار ظاهر شوند.