- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

بازخوانی و تامل در جنبش دانشجویی؛ یادداشتی از احمد حسام مقدم

بازخوانی و تامل در جنبش دانشجویی

احمد حسام مقدم

جنبش دانشجویی را می توان جنبشی اجتماعی دانست؟ اگر بخواهیم بصورت مو شکافانه به این پرسش پاسخ بدهیم همواره با تضاد های عمیقی در رد و تایید این پرسش برمیخوریم. اگر تعریف ما از جنبش اجتماعی، جنبشی باشد که یک گروه اجتماعی قابل تعریف و با خصوصیات اجتماعی مشترک و منسجم با مطالبات منطقی و مربوط به موقعیت اجتماعی خود انجام می دهد، این مهم با منطق عینی خود هم خوانی نخواهد داشت. اما تنها در یک صورت این فرض ما صحیح است ان هم زمانی که نگاهمان صرفا به موضوع سیاسی باشد. جنبش های دانشجویی پتانسیل یک کنشگری فعال و تاثیرگزار را در حال کنونی دارا نمی باشد و از آن مهم تر جنبش دانشجویی دیگر توانایی حفظ استقلال خود را ندارد و ناچارمجبور به پیوند با نهاد های قدرت است اما دلیل این آسیب جنبش های دانشجویی چیست؟ این جنبش ها معمولا مقطعی بوده یعنی کنشگر جنبش دانشجویی در یه دوره ی کوتاه خاص به فعالیت دانشجویی میپردازد.جنبش دانشجویی به معنای صرف کلمه ان نمی باشد بله جنبش دانشجوییی ابشخور جنبش های فرهنگی جنبش های زنان و جوانان نیز هست که مناسک جامعه ای کوچک تر دست به جنبش زده اند بنابراین جنبش دانشجویی به جنبش درون دانشگاهی تبدیل شده است وجنبش های دانشجویی به فعالیت های نه صرفا سیاسی بلکه صنفی متمایل شده است. دلیلی دیگری که می توان از ان بعنوان افساری بر جنبش های دانشجویی یاد کرد این است که دانشجو در تمامی جوامعه بعنوان نیروی فقیر و کم بضاعت هم از لحاظ مالی و هم از منظر امکانات یاد کرد که باعث گردیده جنبش های دانشجویی در پس از بین بردن این مشکلات به دولت ها،سندیکاها و در موارد بسیار محدود به نهادهای غیر دولتی (ngo) روی بیاورند که این خود از قدرت مستقل بودن می کاهد هم از تاثیدپرگزاری موثر خود می کاهد. بنابراین ما اکنون با جنبش های نسبتا عقیم شده روبرو هستیم که یا در پی بازگشت به معنای ورسالت های پیشین یا در حال انطباق و بیشترین بازده از مخمصه ی اکنون خود هستند.بهمین دلیل همچنین سوالی در ذهن مخاطب شکل میگیرد که پس اکنون وظیفه دانشجو و تشکل های دانشجویی چیست؟ وظیفه دانشجویان، دانشگاهیان، روشنفکران و نخبگان فکری نه دنباله روی از جامعه است که یک نوع پوپولیسم عقیم به حساب می آید و نه فرو رفتن در توهم نقش هدایت جامعه، بلکه پرداختن به کار خودشان، یعنی کار فکری و کمک به درک و بهبود سازوکارهای جامعه است در مواردی که امکان چنین کاری را دارند باید این کار را در فروتنی مطلق انجام دهند.جنبش دانشجویی حال می بایست از حالت کلاسیک پیشین خود خارج شود و به جنبشی علمی سیاسی مدنی تبدیل گردد تا بتواند همه چون فراینده های درحال گذار به حالتی دومده و عقیم تبدیل نشود. ما زمانی خواهیم توانست از جنبش دانشجویی بعنوان یک عنصر فعال جامعه اسم ببریم که از حق جامعه در برابر سیاست دفاع کند و جامعه را بعنوان اولویت اصلی نسبت به سیاست مطرح نماید. به زعم من زمان ان رسید که جنبش های دانشجویی به بازتعریفی از ارمان و کنش های گذشته تامل ورزند .