- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

مطالعات فرهنگی؛ مقوله ها، روش ها و حوزه ها؛ یادداشتی از اسماعیل حسام مقدم

 

مطالعات فرهنگی؛ مقوله ها، روش ها و حوزه ها

اسماعیل حسام مقدم

(دبیر انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات- دفتر استان بوشهر)

 

مطالعات فرهنگی؛ دانشی بینارشته ای در علوم انسانی است که از دهه ۱۹۶۰ میلادی در اروپا (دانشگاه بیرمنگام بریتانیا) شکل گرفت. دهه ۱۹۶۰ در اروپا؛ دهه عجیب و غریبی بود. چه روایتهای جالبی از آن سالها وجود دارد؛ سالهایی که اندیشه های متنوع حوزه علوم انسانی با خوانش و تفسیری بسیار متفاوت و متمایز با دوره های پیشین خود مواجه شدند و مفاهیم و مقولاتی در رشته ها سربرآوردند که تا قبل از این خاموش بودند و در اقلیت به سرمی بردند. این صداهای خاموش و محذوف شدگان اجتماع به ناگاه تریبونهای عرصه عمومی را اشغال کردند و سالها سختی و مصیبت در محاق بودگی را پشت سر نهادند.

اگر تا قبل از اینها فرهنگ والا و نخبه مورد توجه و مطالعه قرار می گرفت؛ در این نقطه عطف تاریخی فرهنگ عامه و مردم عادی به جایی برای مطالعه و پژوهش مبدل گشت. اگر سالها در پژوهش های اجتماعی به زندگی قهرمانانه پرداخته می شد اما از این دهه به بعد به زندگی روزمره و مقاومت مردم در جریان زندگی اشاره شد. اگر علوم انسانی در دام کل گرایی و ذات گرایی درغلتیده بود، از این دوره به بعد توجه به زندگی انضمامی و اجتناب از ذات گرایی فرهنگی را به عنوان راهنمای راه خود انتخاب نمود. اگر تا قبل از اینها همه نگاه ها و چشم اندازها به سوی انسان سفیدپوست مذکر اروپایی بود اما در این دگرگونی فرهنگی به تفاوت ها و قومیت ها و نژادها و جنسیت توجه شد. اگر که مرکز و کانون همه تحلیل ها در جایی تمرکز داشت اما از این دوره به بعد با رشد مطالعات فرهنگی به حاشیه ها و زیرزمین ها و مناطق خاموش و مفقوده شده سرک کشیده شد و وجوه تمایز فرهنگی مورد مطالعه قرار گرفت.

مطالعات فرهنگی با این چشم انداز و رسالت سنگین زاده شد تا به عنوان تکمیل کننده رشته های علوم انسانی، دانشی بینارشته ای باشد که همه آنها را به هم وصل کند و در نهایت وجوه و ساحت های متفاوت و متعدد فرهنگ انسانی را بتواند تحلیل و تفسیر کند. مطالعات فرهنگی در ادامه همان رشته های مجرد و بسیار تخصصی شده، آمد و حرکتی را به سوی تلفیق و درهم آمیزی مقولات و هستی شناسی های این رشته ها شروع کرد. مطالعات فرهنگی از حرف های ناگفته و مکتومی گفت که همواره در دیگر علوم از کنارش رد می شدند و نادیده انگاشته می شدند. مطالعات فرهنگی به گروه های خاص اجتماعی و فرهنگی و سیاسی اشاره کرد و آنان را مورد خطاب واقع نمودند و امکان سخن گفتن را به سوژه هایی دادند که هیچگاه فرصت سخنگو بودن را پیدا نکرده بودند؛ گروه های خاصی مانند کارگران، زنان، معلولین، سالمندان، دورگه ها، بی خانمان ها، پرسه زن ها، نامکان ها، مهاجران، حاشیه نشین ها و …

مقوله ها، روش ها و حوزه های مطالعات فرهنگی که در این سلسله یادداشتهای روزانه به آنها در همین ستون از روزنامه وزین پیام عسلویه خواهم پرداخت:

مقوله های چهل تکه مطالعات فرهنگی: اندیشه انتقادی، قدرت/مقاومت، سوژه بودگی، زندگی روزمره، هژمونی/استیلا، فرهنگ عامه/توده، خرده فرهنگها، سیاست تفاوت (نژادها، قومیت ها، جنسیت، اقلیت ها، دورگه ها، حاشیه نشین ها)، مفصل بندی، صورتبندی گفتمانی، بینامتنیت، برساخت گرایی

حوزه های بینارشته ای مطالعات فرهنگی: جامعه شناسی فرهنگی، جامعه شناسی ادبیات، قوم شناسی/مردم شناسی، نقد ادبی، فلسفه، اخلاق کاربردی، رسانه/ارتباطات، روانکاوی، سیاستگذاری فرهنگی، مطالعات پسااستعماری، مطالعات فمینیستی، جغرافیای فرهنگی، زبانشناسی، مطالعات جوانان، مطالعات میراث فرهنگی، محیط زیست، مطالعات شهری، مطالعات سینمای عامه پسند / سریالهای عامه پسند، مطالعات مجلات زرد، مطالعات نقاشی های گرافیتی/هنر محیطی، مطالعات موسیقی زیرزمینی، مطالعات فضای مجازی

روش شناسی های متقاطع مطالعات فرهنگی: تحلیل گفتمان انتقادی، نشانه شناسی، پدیدارشناسی، هرمنوتیک، مردم نگاری، نظریه زمینه ای، تاریخ پژوهشی، تحلیل ثانویه

منابع متعدد مطالعات فرهنگی: در مطالعات فرهنگی هر متنی که قابلیت خواندن، شنیدن، دیدن، لمس کردن و حتی چشیدن را داشته باشد، می تواند در زمره منابعی برای تفسیر و تحلیل و مطالعه قرار بگیرد. متنهایی مانند کتاب، موسیقی، سینما، نقاشی، پرسه زنی افراد، رقصیدن، رژیم غذایی، دیالوگها، آیینها و مناسک، اسناد تاریخی و هرچیزی که بتوان مبدل به متن شوند، می تواند خوانش شوند و به تجزیه و تحلیل گذاشته شوند.