- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

آمایش سرزمین و توسعه پایدار

آمایش سرزمین و توسعه پایدار

کاوه حق پرست

گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن،یکی از مهم ترین مباحث جامعه‌شناسی امروز اغلب کشورهای در حال توسعه میباشد.تفسیر فرآیندهای توسعه در قلب رشته جامعه‌شناسی و نیز در دل هر نظریه اجتماعی بزرگ جای دارد.تونیس،این گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن را بصورت تغییر جهت از گمینشافت به گزلشافت بیان میکند.از نظر دورکیم این گذار، تغییری از انسجام مکانیکی به انسجام ارگانیکی است.مارکس آن را بر حسب تغییر در شیوه تولید و سطوح فناوری تفسیر میکند.ماکس وبر این گذار را معرف پیشرفت در جهت عقلانی سازی و افسون زدایی میداند هابرماس آن را در قالب گذار از جامعه سنتی به مدرنیته تعریف میکند که نوعی بازسازی نظریه عقلانی سازی وبر میباشد.

توسعه در بعد جامعه شناسی بر حسب دلالت های آن در آثار جامعه‌شناختی چند دهه اخیر، فرآیندی است که به کاهش فقر،افزایش رفاه،ایجاد اشتغال و افزایش یکپارچگی اجتماعی دلالت دارد.این فرآیند همچنین با عدالت اجتماعی،برابری همه مردم در مقابل قانون،حقوق اقلیت ها،گسترش آموزش و پرورش نیز ارتباطی بی واسطه دارد.

با این حال،رویکرد جامعه شناسانه به توسعه اجتماعی در چند دهه اخیر،در پی وضع واژه توسعه انسانی، از اواسط دهه هشتاد میلادی شفافیت مفهومی قابل توجهی یافت. شاخص توسعه انسانی فقط بازگوی مقیاسی برای رفاه و خوشبختی نیست؛بلکه معیاری برای صاحب اختیار بودن است.به سخن دیگر شاخص توسعه انسانی(HDI) بیانگر آن است که مردم امکان و اختیار بهره مندی از سه انتخاب پایه ایی: امید به زندگی و پیشرفت آموزشی و قدرت خرید را داشته باشند.

اگرچه شاخص توسعه انسانی نمیتوان شاخصی تمام عیار و کامل برای سنجش همه جانبه توسعه اجتماعی از نگاه جامعه شناسانه تلقی کرد.برای این منظور باید توسعه انسانی هر جامعه توسط دیگر نمادهای اجتماعی و جامعه شناختی بررسی کرد.نمادهایی چون: کاهش فقر،سوء تغذیه،مراقبت های بهداشتی اولیه همگانی،خدمات تنظیم خانواده ، دسترسی به آب آشامیدنی سالم،فرصت های اشتغال و افزایش امنیت انسانی از طریق کاهش مخاطراتی چون، قحطی،آلودگی های زیست محیطی،جنگ،آوارگی و خشونت های قومی…

توسعه پایدار:

اصطلاح توسعه پایدار یا پایا (Sustainable development) در اوایل سالهای دهه ۱۹۷۰ درباره محیط و توسعه بکار رفت. توسعه پایدار فرآیندی است برای بدست آوردن پایداری در هر فعالیتی که نیاز به منابع و جایگزینی سریع و یکپارچه آن وجود دارد. توسعه پایدار در کنار رشد اقتصادی و توسعه بشری در یک جامعه یا یک اقتصاد توسعه یافته، سعی در تحصیل توسعه مستمر، ورای توسعه اقتصادی دارد. توسعه پایدار عنصر سازمان دهنده‌ای است که موجب پایداری منابع تجدیدناپذیر می‌شود، منابع محدودی که برای زندگی نسل آینده بر روی کره زمین ضروری است. توسعه پایدار فرآیندی است که آینده‌ای مطلوب را برای جوامع بشری متصور می‌شود که در آن شرایط زندگی و استفاده از منابع، بدون آسیب رساندن به یکپارچگی، زیبایی و ثبات نظام‌های حیاتی، نیازهای انسان را برطرف می‌سازد. توسعه پایدار راه حلهایی را برای الگوهای فانی ساختاری، اجتماعی و اقتصادی توسعه ارائه می‌دهد تا بتواند از بروز مسائلی همچون نابودی منابع طبیعی، تخریب سامانه‌های زیستی، آلودگی، تغییرات آب و هوایی، افزایش بی‌رویه جمعیت، بی عدالتی و پایین آمدن کیفیت زندگی انسانهای حال و آینده جلوگیری کند. توسعه پایدار فرآیندی است در استفاده از منابع، هدایت سرمایه‌گذاری‌ها، جهت گیری توسعه فناوری و تغییرات نهادی، با نیازهای حال و آینده سازگار باشد.

آمایش سرزمین:

اولین تعریفی که از آمایش سرزمین ارائه شد توسط کلودیوس در سال ۱۹۵۰ بود که تا کنون از گویاترین و معتبرترین تعاریف این مفهوم علمی به شمار میرود.بر اساس این تعریف آمایش سرزمین، در جستجوی بهترین توزیع انسان ها بر اساس منابع طبیعی و فعالیت های اقتصادی در پهنه سرزمین(منطقه) میباشد.

این جستجو با یک دغدغه ثابت،مبتنی بر فراهم کردن بهترین شرایط سکونت،کار، بهداشت،تفریحات سالم و لذت از زندگی فرهنگی سالم محقق میگردد.

هدف اصلی بحث آمایش سرزمین،صرفا یک اقتصاد شکوفا نیست،بلکه بیشتر در پی زندگی خوب و شکوفایی مردم است.

در تعریفی دیگر،آمایش را مجموعه ایی از دانش ها و فنون،اصول،سیاست ها،برنامه ها و اقدامات و عملیات هماهنگ میدانند که جهت سامان دهی و نظم بخشیدن به فضاها و مکان های زیستی و جغرافیایی طبیعی و غیر طبیعی بکار گرفته میشود تا رابطه انسان و فضا و فعالیت ها بصورت متوازن و متعادل با در نظر گرفتن برابری و ملاحظات و نیازهای طبیعی، فضایی و مکانی جغرافیایی، انسانی، زیست محیطی، اقتصادی و راهبردی تنظیم گردد.

هدف نهایی طرح آمایش سرزمین،فراهم کردن محیط و فضایی مناسب برای زندگی و فعالیت های انسان ها در پهنه سرزمین است.

اهداف و کاربردهای کلی آمایش سرزمین:

  1. سیاست گذاری در جهت وحدت و استقلال ملی
  2. تهیه و تدوین طرح،نقشه جامع و پایه ملی آمایش سرزمین در خصوص برنامه ریزی های جغرافیایی،صنعتی، اقتصادی و انسانی
  3. ترسیم کننده خطوط اصلی و دیدگاه های کلان ملی و منطقه ایی
  4. ایجاد تعادل و توازن و برابری میان مناطق فقیر نشین و ثروتمند
  5. مهار و کنترل عناصر جغرافیایی،اقتصادی و اجتماعی.همچون مهاجرت
  6. سامان دهی مناطق طبیعی و جغرافیایی.همچون جلوگیری از ساخت و سازهای غیر مجاز
  7. حمایت از میراث طبیعی و محیط زیست
  8. پیشگیری از عوارض طبیعی و بحران ها.همچون سیل و زلزله و آتش سوزی
  9. حفظ میراث فرهنگی چون بناهای تاریخی و آثار باستانی

فرآیند تهیه طرح آمایش سرزمین:

  1. سازمان دهی مطالعات
  2. بررسی وضع موجود و قابلیت سنجی
  3. آینده نگری

استان بوشهر و طرح آمایش سرزمین:

استان بوشهر بر اساس تقسیمات کشوری سال ۹۱ دارای ۱۰ شهرستان،۲۴ بخش،۳۶ شهر،۴۶ دهستان و ۶۲۳ آبادی دارای سکنه با وسعتی معادل ۲۲۷۴۲۷۴۱ کیلومتر مربع و حدود ۷۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای پارس و ۱۰۳۲۹۴۹ ملیون نفر جمعیت میباشد.

این استان دارای ذخایر بسیار نفت و گاز میباشد که به عنوان پایتخت انرژی از آن یاد میشود.همچنین دارای ۲۲۵۹۳۵ هکتار اراضی زیر سطح کشت بوده که در کنار این دو مورد،میتوان از گمرکات،شیلات،صنایع معدنی،حمل و نقل زمینی،دریایی و هوایی نیز نام برد.در کنار این موارد این استان دارای سرمایه های بالقوه فرهنگی و تاریخی،گردشگری،ادبی و هنری نیز میباشد.

برخی از مهمترین چالش های ساختاری و نهادی پیش روی استان:

  1. محدودیت منابع آب شیرین
  2. ناهمگونی و فرسوده بودن بافت شهری و زیرساخت های آن
  3. نامناسب بودن ساختار سیستم اداری و کمبود نیروی انسانی
  4. دوگانگی فعالیت صنایع نفت و گاز با سایر فعالیت های اقتصادی استان و عدم تعادل فضای اشتغال زایی جنوب و شمال استان
  5. رعایت نکردن استانداردهای زیست محیطی در پارس جنوبی و برخی صنایع دیگر در استان
  6. محدودیت توسعه شهری به‌علت استقرار چندین پایگاه نظامی در مرکز و حومه شهر بوشهر
  7. ضعف پایانه های صادراتی و عدم توسعه و تجهیز آنها متناسب با ظرفیت استان

۸.عدم حفظ و حراست مناسب از فضاهای باستانی و میراث فرهنگی و ابنیه های تاریخی

  1. جلوگیری از حفظ و اشاعه موسیقی بومی به عنوان فرصتی برای معرفی استعدادهای نو و محرکی برای صنعت توریسم استان
  2. سطح نامناسب آگاهی های عمومی در حوزه آسیب های اجتماعی در سطح استان
  3. عدم بکار گیری جدی پشتوانه ادبی مشاهیر استان در حوزه فعالیت های ادبی و هنری و ارتقای سطح کیفی فعالیت های ادبی در استان

تا اینجا آنچه مطرح شد توصیفی بود از چیستی و چرایی طرح آمایش سرزمین و معرفی مشکلات فرا روی استان در مسیر آمایش سرزمین؛اما اکنون به ارزیابی مسیر فعالیت کارشناسان کارگروه آمایش سرزمین میپردازیم و دستاوردهای ایشان پس از برگزاری همایش و نتایج اولیه در خصوص محورهای اصلی آمایش استان در قالب ارایه کارگاهی یک روزه:

در همایشی که آذرماه سال گذشته در خصوص چرایی و چیستی طرح آمایش سرزمین در سالن همایش های دانشگاه جامع علمی کاربردی استانداری برگزار گردید،مجریان و برگزارکنندگان آن با شعار اسطوره آمایش،در صدد توصیف و چرایی نیاز به آن برآمدند و با توجه به اساتید مجربی که در این خصوص از دانشگاهی چون علامه طباطبایی دعوت حضور داشتند و ایراد سخنرانی نمودند،باز هم مطالبی ناگفته و مبهم وجود داشت که از ذهن منتقدگر برخی حاضرین در همایش پنهان نماند.

در ادامه این جریان،دیگر بار در اردیبهشت ماه سال جاری،کارگاهی یک روزه توسط مجریان و کارشناسان شرکت مرکز نشین مآب،که برنامه ریزی و ساماندهی اولیه طرح آمایش استان بوشهر را در دستور کار خود دارند،برگزار گردید.در این کارگاه یک روزه که جوامع علم و هنر و صنعت و انجمن های مردم نهاد استان، هر یک نماینده ایی در این کارگاه داشتند،مجریان طرح،حاصل تلاش خود را در زمینه پیشرفت طرح آمایش استان،در قالب ۹ محور تعیین کرده و به عنوان محورهای ۹ گانه توسعه استان،به حاضرین ارائه کردند.پس از توضیحات کامل در خصوص چگونگی انتخاب و تعیین محورهای ۹ گانه توسعه استان بوشهر, بصورت گفتگو محور از حاضرین نظرسنجی به عمل آمد.با این توضیح که اگر کسی با این محورهای تعیین شده موافق نیست محوری جایگزین را معرفی نماید.

با توجه به اینکه چندین نفر از اساتید دانشگاهی،نمایندگانی از جامعه پزشکی،نمایندگانی از سازمان های دولتی همچون فرمانداری و استانداری و همینطور نمایندگانی از سمن ها هر یک نظرات خود را بیان داشتند اما نکاتی چند نیز ناگفته ماند که به شرح آن میپردازیم:

همانگونه که در تعریف آمایش آمده است،آنچه بیش از هر موردی آمایش را از توسعه صنعتی متفاوت میکند همانا رشد رفاه اجتماعی و در نظر گرفتن محورهای توسعه و رفاه انسانی در بحث آمایش میباشد. در حوزه توسعه انسانی و رفاه اجتماعی طبعا باید مطالعه ایی جامع و ریشه ایی به عمل آید.

باید مباحثی که جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد برآمده از اصول صحیح مطالعات میدانی،روش های علمی مردم نگاری بر اساس اصول روش تحقیق دانشگاهی، ارزیابی های مطالعات اجتماعی، مطالعات فرهنگی،

آشنایی با فرهنگ و آداب و رسوم مردمان منطقه مورد نظر،مطالعات ژئوفیزیک و جغرافیایی،مطالعات خاک شناسی در حوزه کشاورزی و صنعت،مطالعات آب شناسی و اقلیمی،معماری،هنر،ادبیات،نوع پوشش و گویش و تعاملات اجتماعی و نوع کنش های مردم منطقه، باورها و اعتقادات ایشان و همینطور تاریخ معاصر و یا تاریخ تمدن منطقه مورد نظر،همگی از جمله مواردی است که باید در ارزیابی عوامل انسانی و محیطی جهت برآوردهای مردم شناسانه منطقه مورد بررسی قرار داد.

بدیهی است برای انجام چنین تحقیق گسترده و دقیقی نیاز به اساتید فن این حوزه میباشد.کارشناسان علوم اجتماعی،جامعه شناسان،کارشناسان و اساتید حوزه مطالعات فرهنگی و مردم شناسان،کارشناسان حوزه های مختلف محیط زیست،اساتید حوزه فرهنگ و هنر،کارشناسان علوم جغرافیا و معماری و ….

در کنار این موارد هر یک از حوزه ها نیاز به تشکیل کارگروه هایی دارد تا بتواند هر یک حوزه مربوط به خود را راهبری کند.

طراحی فرم ها و پرسش نامه های علمی جهت تحقیقات میدانی،تحقیقات پیمایشی، مورد پژوهی ها،اقدام پژوهی ها و… هر یک نیاز به وقت، بررسی ،مطالعه، مشاوره ،ارزیابی، تحلیل و کار و تلاش جدی و پیگیر دارد که از عهده یک گروه ۱۰ یا بیست نفره مرکز نشین خارج میباشد.

در تمامی مراحل چنین تحقیقات جامعی ابتدایی ترین اصل لازم،آگاهی و شناخت کافی از پدیده مورد بررسی میباشد.جهت انجام هر یک از این موارد محقق باید یا خود در محل,بصورت تحقیقی مشارکتی حضور داشته باشد یا محقق اصلا از افراد دانش اندوخته و بومی همان منطقه باشد؛ تا بر اساس آگاهی کامل خویش از اصول زبان شناسی و تعاملات مردم گرفته تا ارزیابی فیزیکی منطقه،همه جزییات لازم را یادداشت برداری نماید.

اکنون نکته جالب توجه اینجاست که سازمان مشاور و همکار شرکت مآب در استان بوشهر،جهت جمع آوری و تحلیل داده های مورد نظر طرح آمایش،دانشگاه خلیج فارس تعیین شده است.

موضوع قابل تامل این انتخاب این است که با توجه به عدم حضور دانشکده علوم اجتماعی و رشته های مرتبط با آن همچون جامعه شناسی، مردم شناسی ، جمعیت شناسی، مطالعات فرهنگی و .. دانشگاه خلیج فارس چگونه میتواند روند تحقیقات مردم نگارانه شرح داده شده را اجرایی کند؟ چگونه میتوان بدون همفکری و همکاری اساتید حوزه علوم اجتماعی حتا یک پرسشنامه علمی جهت تحقیقات میدانی مردم نگارانه طراحی و اجرایی کرد؟

نکته دوم این که تیم اجرایی شرکت مرکز نشین مآب،تا چه اندازه با آداب و رسوم و فرهنگ و هنر و معماری و جغرافیای طبیعی استان بوشهر آشنایی دارند؟

نکته سوم،اینکه روش تحقیق تیم اجرایی شرکت مآب، جهت جمع آوری داده های مردم نگاری از استان بوشهر چگونه طراحی و اجرایی میشود؟

نکته چهارم،این است که اگر مشاورانی از استان جهت همکاری با این گروه انتخاب شده است،میزان آگاهی و دانش این مشاوران تا چه حد میباشد؟ آیا در میان این مشاوران از حوزه محیط زیست یا مردم شناسی و فرهنگ نیز کارشناس یا نماینده ایی از استان حضور دارد؟

مبحث قابل تامل دیگر در خصوص طرح آمایش سرزمین، ساکن نگاه داشتن طرح های بزرگ اجرایی در استان همزمان با موضوع آمایش میباشد.همانگونه که در اهداف طرح آمایش عنوان شد،هدف از انجام آن رسیدن به بهترین شرایط توسعه پایدار بر پایه حفظ محیط زیست و رفاه و توسعه انسانی و اجتماعی میباشد.با این توصیف باید گفت تا مشخص شدن نهایی طرح آمایش و کاربرد سرزمین در توسعه اقتصادی و انسانی هیچ گونه فعالیتی در ابعاد وسیع سرزمین نباید صورت پذیرد؛حال آنکه ما شاهد هستیم در مرکز گروهی مشغول برنامه ریزی طرح آمایش استان بوشهر هستند و در استان هم دهکده گردشگری کار خودش میکند و پارس جنوبی کار خود را و پارس شمالی کار خود و … و… پادگان های نظامی هم در پی مرده ریگ زمین…

بحث سومی که در این مقوله باید به آن پرداخت،نتیجه آمایش سرزمین و غرور آفرینی ملی میباشد.نکته ایی که در کارگاه برگزار شده در همین راستا توسط یکی از سخنرانان جلسه به آن اشاره شد. حال پرسش اینجاست که طرح آمایش سرزمین چگونه میخواهد مایه غرور ملی من ایرانی باشد؟طبق گفته یکی از سخنرانان کارگاه که به این مورد اشاره کرد اینگونه برداشت میشود که اجرای طرح آمایش در هر استان،خود نقشی در شکل گیری غرور ملی خواهد داشت و بر این اساس استان بوشهر نیز با اجرایی شدن طرح آمایش نقش خود را در شکل گیری غرور ملی ایفا خواهد کرد…

اما به راستی جایگاه من بوشهری در غرور ملی کجاست؟

من بوشهری در لحظه کنونی چه چیزی برای افتخار کردن به خود و استان خود دارد؟

استان بوشهر برای خود و مردمش چه چیزی برای افتخار و بالندگی در سطح ملی دارد؟

محورهای توسعه را اگر یک به یک برشمریم کدام یک برای شهروند بوشهری افتخار آمیز خواهد بود؟

کدام یک برای استان بوشهر افتخار آمیز خواهد بود؟

محورهای توسعه شامل:

  1. توسعه صنعت نفت و گاز *مخصوصا اولین محور توسعه را نفت و گاز عنوان کردم زیرا در استان بوشهر به محض اینکه صحبت از توسعه میشود متأسفانه سریعا تمامی افکار به سمت نفت و گاز میرود…
  2. توسعه گمرکات
  3. توسعه بنادر و کشتیرانی
  4. توسعه پست و مخابرات
  5. توسعه معادن
  6. توسعه کشاورزی
  7. توسعه راه های ارتباطی و حمل و نقل هوایی و دریایی و زمینی
  8. توسعه انسانی
  9. توسعه شهری و زیرساخت های شهری
  10. توسعه زیست محیطی در همه زمینه های آن
  11. توسعه خدماتی و رفاهی و حقوقی شهروندان
  12. توسعه حمل و نقل درون شهری
  13. توسعه درمانی و پزشکی
  14. توسعه فرهنگی،هنری،ادبی
  15. توسعه امور ورزشی
  16. توسعه امنیتی شهرها و شهروندان با حفظ حقوق شهروندی و احترام به حریم خصوصی افراد
  17. توسعه آگاهی و ارتقای خرد جمعی شهروندان به عنوان کنشگران مدنی
  18. توسعه اقتصاد پایدار و اشتغال بر اساس اصول زیست محیطی
  19. توسعه توریسم و گردشگری
  20. توسعه صنایع ساحلی و فراساحلی

شاید محورهای دیگری هم بتوان به این موارد اضاف کرد…

در هر صورت با توجه به این محورهای ۲۰ گانه توسعه، کدامیک در حال حاضر به درستی در استان شکل گرفته است؟توسعه نفت و گاز که جدای از عدم سودمندی اقتصادی آن برای مردم استان، اثرات مخرب زیست محیطی خود را به خوبی نمایان کرد.

توسعه صنایع ساحلی مانند کشتی سازی و فراساحلی مانند سکو سازی هم چون شرکت صدرا که خود حکایتی بدون شرح است.

در دیگر حوزه ها هم که توسعه یا به معنای واقعی توسعه اتفاق نیافتاده یا ظرفیت های آن با رشد جمعیت و نیاز استان همخوانی ندارد.

در حوزه فرهنگ و هنر نیز آنچه که اکنون به آن افتخار میکنیم یا میراث چند دهه قبل است یا برای مثال در حوزه موسیقی محلی مانع اشاعه و رشد آن در همین استان میشوند.

در خصوص حفاظت از ابنیه های تاریخی هر روز شاهد تخریب یکی از عمارت های میراث فرهنگی در شهر هستیم.

به عبارتی غرور و افتخار شهروند بوشهری به این تقلیل یافته که در جلسات و مقالات گوناگون بنشینیم و بنویسیم و در رویای خویش هر روز بوشهر را پایتخت یک پدیده ایی تعریف کنیم و به خودفریبی هایمان دامن بزنیم.

یک روز بوشهر را پایتخت انرژی میکنیم،یک روز آن را پایتخت موسیقی میکنیم،یک روز آن را پایتخت فرهنگی میکنیم، روز دیگر آن را پایتخت ادبی میکنیم..

شکی نیست که بوشهر ، جدای از وجاهت تاریخی پر افتخاری که دارد،در زمانی نه چندان دور در عرصه ادب و هنر زبانزد بوده است ولی ما همچنان با تکیه بر پیشینه ادبی و تاریخی خود در خیال روزگار سپری میکنیم.

اما اکنون این شهری که چندین عنوان پایتخت را با خود یدک میکشد،از ساده ترین نمودها یعنی آسفالت و خیابان کشی سالم و جوی آب تمیز و تصفیه خانه های فاضلاب استاندارد و پارک و فضای سبز و امکانات رفاهی گذران اوقات فراغت و فرهنگسراهای گوناگون و … چه چیزی برای غرور و افتخار مردمش در سطح استانی و ملی دارد؟

پایان سخن اینکه طرح آمایش باید بر پایه آگاهی و دانایی مردم هر منطقه ایی سامان یابد.طرح آمایش را نمیتوان توسط گروهی مرکز نشین در پشت اتاق های کار شرکتی در طبقه چندم یک برج و کیلومترها دور از منطقه مورد نظر طراحی و اجرا کرد.

امید است روزی ما مردم هم بخواهیم که در تصمیم گیری های کلان شهر و استان خود سهیم گردیم.

روزی که دیگر دیر نباشد…