- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

اشتغال؛ مهمترین مساله زنان. یادداشتی از مهدیه امیری دشتی

اشتغال؛ مهم ترین مساله زنان

مهدیه امیری دشتی

یکی از گروه های موثردر توسعه هرکشور زنان می باشند که نقش بسیار حساس و تعیین کننده ای در فعالیت ها و کنش های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی برعهده دارند. کشورهای توسعه یافته به این مساله مهم پی برده اند و همواره سعی در آموزش زنان و مشارکت انها جهت دستیابی به توسعه پایدار دارند. در کشورهای درحال توسعه این مهم هنوز تحقق نیافته و به دلیل عدم بهره برداری از نیروی زنان در زمینه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی دستیابی به توسعه پایدار را ناممکن ساخته است. با نگاهی بر فرهنگ حاکم بر جامعه در می یابیم که اغلب نگرش ها مبنی بر نان آور بودن مرد هست ومشارکت اقتصادی زنان را لازم و ضروری نمی داند. این در حالی است که با توجه به افزایش سطح سواد دختران و زنان و بالا رفتن میزان حضور و مشارکت انها در اجتماع، لازم و ضروری است که برای ایجاد فرصت های شغلی مناسب و برابر، برنامه ریزی هایی متناسب با سطح سواد و مهارت زنان صورت گیرد تا از این طریق امکان دستیابی به توسعه پایدار فراهم گردد. همچنین «زنان با ورود به بازار کار دسترسی بیشتری به منابع وفرصت ها پیدا می کنند و به این ترتیب از شکاف قدرت و منابع در دسترس بین آنان وهمسرانشان درون خانواده کاسته خواهد شد.»(ساروخانی، ۱۳۷۴)
باید به این نکته توجه داشت که در جامعه ای که میزان مشارکت زنان در بازار کار، اشتغال و فعالیت های اقتصادی بیشتر باشد، میزان «رفاه اجتماعی» در آن جامعه نیز بیشتر و نیز سطح تولید و درآمد سرانه نیز افزایش می یابد. اما در حالت معکوس نیز اگر دسترسی به اشتغال زنان محدود و فرصت های شغلی نابرابر باشد، جدای از افزایش بیکاری زنان، باعث «تشدید فقر» در جامعه  و نیز تبعات اجتماعی زیادی همچون استرس، پرخاشگری، افسردگی و از همه مهمتر سرخوردگی اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. در حال حاضر در ایران بیکاری در بین جوانان، زنان و فارغ التحصیلان دانشگاهی بیش از سایر اقشار جامعه و جود دارد و این مساله تهدیدی برای افزایش آسیب های اجتماعی و موانع توسعه پایدار در کشور باشد.
همواره موانع بر سر راه اشتغال زنان در جامعه ایران زیاد بوده است. باورهای غلط اجتماعی و فرهنگی مبنی برعدم مشارکت زنان در فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، عدم آگاهی زنان نسبت به حقوق شهروندی خود، ناکافی بودن اموزش زنان، عدم رعایت عدالت جنسیتی، محدودیت های شغلی زنان، نوع مشاغل و خصوصا ناکافی و پایین بودن دستمزدهای زنان در مقابل مردان باعث شده که اغلب میل و رغبت زنان به مشارکت و فعالیت های اقتصادی کاهش یابد. «مطالعات در ایران نشان می دهند، فرصت های نابرابر شغلی و عدم دسترسی زنان به کار شایسته و مناسب که تضمین کننده درآمد آنها باشد موجب تاخیر در ازدواج و فرزندآوری شده است.»(اسکندری چرانی، ۱۳۷۸)، (مقدس جعفری و همکاران، ۱۳۸۶)، (مرادی و همکاران، ۱۳۹۱)، (تاشی و همکاران، ۱۳۸۱) به طور کلی موانع برسر راه زنان در خصوص اشتغال در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه وجود دارد اما تفاوت در شدت و ضعف انها می باشد. در این کشورها برخی موانع شخصیتی زنان که از فرهنگ و ارزش های جامعه تاثیر می پذیرد، می تواند مهم ترین مانع در کنار موانع توسعه ای در هر کشور باشد.
باید توجه داشت که اشتغال زنان در کنار امکان رسیدن به توسعه پایدار باعث افزایش آگاهی و بینش اجتماعی، افزایش اعتماد به نفس، استقلال مالی، افزایش منزلت اجتماعی، بالفعل شدن مشارکت زنان، جلوگیری از آسیب پذیری اجتماعی زنان، افزایش توان مدیریتی و بارور نمودن زنان تکنوکرات و فعال سیاسی در جامعه می شود.