- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

مسوولیت های اجتماعی اساتید دانشگاه؛ یادداشتی از علیرضا صادقی

مسئولیت های اجتماعی اساتید دانشگاه

علیرضا صادقی

 
از مدت ها پیش همواره این ایده ذهن من را قلقلک می داد که واقعا مسئولیت های اجتماعی اساتید دانشگاه چیست؟ همان طور که می دانید اساتید دانشگاه در همه جای دنیا دو وظیفه مصوب دارند؛ آموزش و پژوهش.
البته نسبت این دو وظیفه در کشور های مختلف متفاوت است. برخی بیشتر بر پژوهش و برخی دیگر روی آموزش تمرکز دارند که این موضوع نیازمند تدوین نوشته دیگری است.
اما منظور من در این نوشته از نوع مسئولیت های اجتماعی اساتید است. جامعه به اساتید دانشگاه علاوه بر نقش معلمی و پژوهشگری، از آنها انتظار رهبری فکری و انتظار عمل به موقع مدنی اصلاحی دارد.  واقعا مسئولیت های اساتید دانشگاه به عنوان نخبگان جامعه در مقابل برخی کچ روی های سیاسی، اجتماعی، قضایی جامعه چیست؟ اجازه بدهید به موضوع مقداری دقیق تر بپردازم. اگر خاطرتان باشد در سال های گذشته، برخی از اقتصاددادنان نسبت به موضوع پرداخت یارانه ها در دولت آقای احمدی نژاد واکنش نشان دادند و بعد از کمتر از سه ماه پیش بینی اقتصاددانان درست از آب درآمد و جامعه دچار تورم دو رقمی سنگین و در عین حال رکود سنگین تر شد. اساتید اقتصاد می توانستند این کار را نکنند.  برای این که وظیفه اصلی شان که تدریس و یا احیاناً پژوهش در دانشگاه است، داشتند انجام می دادند. اما با یک حرکت مدنی این کار را کردند. درسته دولت وقت وقعی به این نامه و درخواست نگذاشت اما به هر حال نخبگان دانشگاهی اقتصاد در این خصوص منفعل نبودند و مسئولیت اجتماعی خود را به خوبی انجام دادند. حال سوال  اینجاست که چه زمانی اساتید حقوق، علوم سیاسی، جامعه شناسی و … قرار است مسئولیت های اجتماعی خود را در مقابل کچ روی های جامعه به موقع انجام دهند؟ اجازه بدهید از اساتید حقوق شروع کنم. آیا اساتید حقوق نمی توانند مسئولین بالا رتبه قوه قضائیه را به دانشگاه دعوت کرده و در خصوص برخی رویکردهای نادرست این قوه در خصوص برخی قضایا با آنها صحبت کنند یا دست کم در مورد آن نامه ای ارشادی – اصلاحی به رئیس قوه و یا همکاران رده بالای ایشان بنویسند؟ مثلا در خصوص حصر، مسئولیت اساتید حقوق چیست؟ آیا تدریس دانشگاهی مسئولیت  آنها را در این خصوص رفع می کند؟ نمی توانند در یک جلسه ای یا در یک پنلی این موضوع را با حضور افراد ذیربط مورد نقد و بررسی قرار دهند و بلکه بدین طریق بتوان این مساله را به نحوی حل و فصل نمود که باعث افزایش تحمیل هزینه ها برای کشور و مردم نشد؟ در خصوص رشته های دیگر هم همین مساله صادق است. اساتید علوم سیاسی یک جور، جامعه شناسی یک جور دیگر، روان شناسی و علوم تربیتی به گونه دیگر. موضوع کژکارکرد گشت ارشاد و حتی نوع نگاه به موضوع ماهواره ها، مساله مهمی است که اساتید جامعه شناسی و علوم سیاسی می توانند، بدان بپردازند. موضوع توجه به برنامه درسی  متمرکز و معایب آن می تواند مورد توجه رشته های تعلیم وتربیت بویژه اساتید برنامه درسی باشد. موضوع ثنویت و دوگانه ها در ایران با موضوع نهادهای موازی و همپوشان، می تواند موضوع اساتید حقوق و علوم سیاسی باشد و …به  نظر می رسد متاسفانه اساتید دانشگاه ها از وظایف و مسئولیت های اجتماعی خود بسیار غافلند.
در پایان می خواهم تجربه خود را از نقش فعال اساتید دانشگاه UBC تقدیم شما بکنم. سال گذشته دولت استانی بریتیش کلمبیا کانادا تصمیم گرفته بود درخصوص مسکن تصمیمی را اتخاذ کند، یکی از استادان مسکن و شهرسازی دانشگاه نامه اعتراضی به وزیر مربوطه نوشت و بقیه اساتید مرتبط نیز از این نامه حمایت کردند. این امر باعث شد وزیر مربوطه به دانشگاه آمد و اساتید اقناعش کردند که اجرای این سیاست بر  تورم بیش از پیش مسکن در این استان تاثیر سو خواهد گذاشت که دولت استانی نیز از اجرای این سیاست منصرف شد. آیا از این دست کارها اساتید ما نمی توانند انجام دهند؟ تا زمانی که انجام چنین مسئولیت هایی در میان اساتید دانشگاه مغفول است توسعه جامعه هم مغفول خواهد ماند.

منبع:

@Irandeveloped