امکاناتمان عجیب کم است؛ این البته ربطی به مخاطب احتمالی ما ندارد.خود من اگر باشم و هزار تومان پول بدهم برای خریدن یک روزنامه، دلم میخواهد یک چیزهایی از وضع مملکت و دنیا دستم بیاید که به یک جای دردم بخورد. همین حق را به مخاطبان مطبوعات ایرانی نیز میدهم.
کُمیت اقتصاد مطبوعات ما بدجور لنگ است، مردم روزنامه نمیخرند، روزنامه نمیخوانند و همین بود که امروز در نخستین روز سردبیری روزنامه همدلی تصمیم گرفتم صدای همدلی را از گلوی خستهاش مثل یک فریاد، واگویه کنم؛«مردم مرا بخوانید»، یعنی بخرید و بخوانید. میدانم شما هم یکجورهایی کسب و کارتان رونق ندارد، میدانم شما هم هرروز در دهلیز مشکلات و مصائب زندگی غوطه میخورید بیآنکه راهی باشد برای گریز از این مرکزدرد. اینها همه را میدانم. اما این را هم خوب میدانم که کشورمان تازه چندی است از مرکز دایره بحرانهای سیاسی واقتصادی و بینالمللی خارج شده و رفته است کمی آنطرفتر مثلا روی یکی از خطهای شعاع آن دایره. در همین حد هم که شده باشد یعنی «اینجا چراغی روشن
است».
چراغ را باید پاس داشت و کورسویش را از گزند طوفان حادثه حفظ کرد.
امروز ما دوران تازهای از انتشار روزنامه «همدلی» را آغاز کردیم؛ من و همکارانم که بیتردید همه، بچههای خوبیاند. روزنامهنگاران جوانی که هریک سری دارند پر شر و پر شور. آنها روشنفکرانی نوپا و تازهکارند و صدای خود را، دوست دارند صدای فروخورده بخشهای حاشیهای و فراموش شده جامعه ایرانی بدانند.
مدیرمسئول «همدلی» هم مردی آرام و موقر است که سالیانی از حیات اجتماعیاش را در جبهههای جنگ به راه پاسداری از وطن رفته و سالیان دیگر را در کسوت فعال سیاسی و اجتماعی در مجلس و شورای شهر سپری کرده است؛ او هم مردی است که میخواهد صدایی باشد برای بیصدایان.
تصمیم داریم به رغم تمام کاستیهای موجود، گامی برداریم برای بدلشدن به یک رسانه مولف؛ روزنامهای که سعی دارد شبیه هیچکس نباشد. حرف خودمان را بزنیم و بلندگوی هیچکس نباشیم جزآنها که دغدغهشان توسعه ایران است.
من یگانه راه رسیدن به این مقصود را پیگیری پروژه توانمندسازی اجتماعی در ایران میدانم و از همینجا دست یاری به سوی همه کسانی دراز میکنم که در پی این راه دوانند.
کاستیهای روزنامه«همدلی»را آرام آرام رفع خواهیم کرد اما یقین بدانید ما در خبر و تحلیل و گزارش و دیگر قالبهای مطبوعاتی در پی رسانههای دیگر نخواهیم رفت چراکه معتقدیم شان روزنامهها دیگر، شان خبری نیست و تحلیل و نگاه و جرقه ایجادکردن در ذهن مخاطب است که حرف اول را میزند؛ هر مخاطبی، مسئول و غیرمسئول.
همدلی را بخوانید بخاطر ما، برای خودتان؛ یادداشتی از مسعود رفیعی طالقانی
Posted By اسماعیل حسام مقدم On In زبانشناسی فرهنگی,علم و فرهنگ,مقاله و یادداشت | No Comments«همدلی» را بخوانید بخاطر ما، برای خودتان
مسعود رفیعی طالقانی