- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

خاورمیانه درون ما؛ عکس نوشتی از علی آتشی

*خاورمیانه درون ما*

 

علی آتشی

 

عکس نوشت

 

سالها بود که روز از کنار این بوته چغر و سخت جان می گذشتم و آن را نمی دیدم. راستش آنقدر در ابتذال قسط بانک مسکن و پرداخت قبض آب و تعمیر کولر آبی فرو رفته ام که از هزاران زیبایی این چنینی لای کوچه های کلافه شهر بی تفاوت عبور می کنم. امیل زولا، کاهنه اعظم معبد ناتورالیست ها درست می گفت: «تا وقتی از چیزی عکس نگرفته ای یعنی آن را ندیده ای.» سالها بود نمی دیدم که این بوته ی گیسوگسیخته چطور از دل سیمان های جرز دیوار، ریشه گرفته و به هیچِ هیچ زنده است. سالی بگذرد، ابری خمیازه ای بکشد و بارانی بپاشد و بوته را سیراب کند.

 

داشتم فکر می کردم اگر روزی یک دیکتاتور قسی القلب می شدم به جای سپردن خاورمیانه ای ها به زندان و گیوتین و دار و درفش، مجبورشان می کردم عکس این بوته ی بیرون زده از رجِ دندان های دیوار را قاب کنند و بکوبند به دیوار اتاق خوابشان. آن وقت هر صبح که از خواب بیدار می شدند این حرف آناگاوالدای فرانسوی یادشان می آمد که: «زندگی حتا وقتی که نمی خواهی اش، وقتی که انکارش می کنی، باز از مرگ قوی تر و جان سخت تر است.» شاید توی کله خاورمیانه ایها فرو رود که به استقبال مرگ شرافتمندانه رفتن، از نشانه های عقل ناپخته و بلوغ نیم جویده است. زندگی چیزیست شکست ناپذیر… در نور و تاریکی و حتا در عالمِ خواب ادامه می یابد… خستگی ناپذیر و پیوسته… مهر و کِشش خیره کننده زندگی سایه می اندازد بر سیاهی مرگ. گواه اش هم آنهایی که از اتاق های گاز هیتلر در زندان های آشویتس و داخائو و برگن بلسن، آستانه مرگ را لمس کردند اما سال ها بعد فراموش کردند و برای خرید لباس عروسی با فروشنده چانه زدند، دخترانشان را شوهر دادند و جوجه رنگی خریدند به امید اینکه آخر پاییز یک عالمه مرغ و خروس داشته باشند.

 

کاش خاورمیانه ای ها به جای خِرکِش کردن دیگران به بهشت، به جای کاویدن طول و عرض تاریخ برای جستن حقانیت این فرقه یا آن فرقه، صبحها کمی زودتر از خواب پامی شدند و به ارکسترسمفونی گنجشکهای چنار پیاده روی کوچه یشان گوش می دادند.

 

کاش خاورمیانه ایها اینقدر مدیون تاریخ نبودند و اینقدر به آن وفادار نمی ماندند. کاش به جای مجوس و ترسا و رافضی و تکفیری خواندن همدیگر، شبها طاقباز روی پشت بام خانه یشان می خوابیدند و ستاره ها را می شمردند. کاش می فهمیدند که با مرگ خودخواسته شان، هرچند غرورآمیز و تحسین برانگیز، کره زمین چرخش اش را برعکس نمی کند و همچنان – چه با آنها و چه بی آنها- بر همان مدار به راه ش ادامه می دهد.

 

کاش خاورمیانه ایها با دیدن عکس این بوته زندگی دوست و الهام بخش، فکری به حال «خاورمیانه ی درونشان» می کردند.