- هامون ایران - https://www.hamooniran.ir -

فرهنگ نگاره ها، از WC تا Facebook ؛ عکس نوشته ای از علی آتشی

فرهنگ نگاره ها، از WC تا Facebook

عکس نوشته از علی آتشی

 «فیسبوک» را اولین بار ایرانیان اختراع کردند.

 

این سخن را نگذارید کنار دیگر ادعاهای ریز و درشت ایرانیان که معتقدند هر چیز نوآورانه ای در دنیا، از پیتزا گرفته تا صنعت بیمه، همه حاصل ذهن خلاق نژاد آریایی بوده و تازه می توانند اسنادش را هم برای تان لابلای کتیبه های تخت جمشید ردیف کنند.

ادعای اختراع فیسبوک، طنزیست ساخته یک نگاه عمیق جامعه شناسانه. چراکه طنزپردازش بر این باورست که اولین بار ایرانیان بودند که دربِ – گلاب به رویتان – توالت های عمومی را به چیزی شبیه دیوار فیسبوک تغییر کاربری دادند تا پست هایی را به اشتراک بگذارند که بیان آن در جمع، برای آنها دشوار است! و اینجور هم که پیداست «توالت نوشته»های دیوار فیسبوک ایرانیان پدیده ایست به قدمت بنای اولین «دست به آب» در ایران.

چند وقت پیش که به مدرسه رفتم اول صبحی، سیاه شدن درهای کلاس درس شگفت زده ام کرد. راستش برای آقای مدیر چاره ای نمانده بود. حجم بددهانی های روی در و دیوار آنقدرها شده بود که تنها رنگ سیاه از عهده زشتی اش برمی آمد. و این اولین بار نبود که شاهد بودم چاره کار را در سیاه مالی دیده باشند. یادم می آید در دانشکده مان هم اینگونه از شر «فرهنگ نگاره» ها برآمده بودند.

 

آن روز در مدرسه تصمیم گرفتم از قید تدریس جملات شرطی نوع سوم بگذرم و تمام ساعت را به رنگ سیاه درب کلاس بپردازم. از دانش آموزان پرسیدم:

«درب کلاس را رنگ سیاه زدیم. به نظرتان استادیوم آزادی را چه رنگی کنیم که فحاشی صدهزار تماشاگرش پیدا نباشد؟»

«آن چند میلیون آریایی ای که زیر پیج لیونل مسی، لوران فابیوس و دختر اوباما فحش گذاشته اند را چطور رنگ مالی کنیم؟»

فحاشی، مصداق خشنونت کلامی است. پدیده ایست که در هرجای حقیقی و مجازی جامعه ایرانی ساری و جاریست. تکنولوژی تنها، عرصه ی بدزبانی ها و ناسزاگویی ها را از توالت های عمومی به فیسبوک و توییتر کشانده. و این گونه که پیداست فیلترینگ هم نتوانسته خیل جوک های ممنوعه سیاسی و جنسی را رنگ مالی کند.

کارل پوپرِ فیلسوف می گفت: «جامعه باز جاییست که در پرتوی آزادی، حوزه خصوصی و عمومی زندگی افرادش محترم شمرده می شود.» در یک جامعه باز افراد به جای اقدام شورشگرایانه توالت نویسی و ساختن جوک های سیاسی و جنسی، در فضایی آزاد سخن می گویند. در یک جامعه باز، جای تخلیه نهی ها و تابوهای سیاسی و جنسی درب کلاس و دیوار توالت نیست. جای آن کلاس درس است، مطبوعات و تلویزیون است. فحاشی پنهانی، فراورده ی جوامع بسته است، جایی که فردیت و هویت فرد در آن محفوظ می ماند و او دیگر مجبور نیست که تاوان بیان باورهایش را بپردازد.

فحاشی روی در کلاس، حاصل نظام توتالیتر و خودکامه آموزشی ست؛ نظامی که یکسویه سخن می گوید و سخن هیچ مخالفی را برنمی تابد. درست عین آنچه در اجتماع بزرگترش می گذرد. در جامعه مکتب گرا که افراد موظفند خود را با معیارهای رسمی حاکمیت هماهنگ کنند، زشتی دورویی و ریاکاری از میان می رود و میان زبان و قلب آدمها فاصله می افتد و فرد ناچارست سخن قلبی خود را به شکل جوک، پشت دیوار توالت و در فضای مجازی منتشر کند.

چاره کار سیاه کردن دیوارهای مجازی جامعه نیست. فرصتِ نقد بی هزینه برای همه افراد، نیاز به اقدامات چریکی و طغیانگرایانه را پشت توالت های عمومی آن هم با نام مستعار و جعلی از بین می برد و تازه از واردات رنگ سیاه هم بی نیازمان می کند.

دیوارها، مشخص و محکم، که با سکوت

بی حیاییِ همه خط هاش

با قبح گنگ زاویه هایش، سیاه و تند

گویای بی گناهی خویش است.

( احمد شاملو )

______________________________

پی نوشت:

کتاب جامعه باز و دشمنان آن اثر کارل ریموند پوپر

کتاب بازنگری انتقادی اثر حمید موذنی

کتاب هوای تازه اثر احمد شاملو