سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – الهام بهروزی: ملی شدن روز بوشهر در خرداد سال جاری با مصوبه شورای فرهنگ عمومی، رسالت مسئولان فرهنگی و متولیان برگزاری بزرگداشت این روز بزرگ را که بر اساس سالروز تأسیس مدرسه تاریخی سعادت؛ اولین مدرسه مدرن جنوب کشور نامگذاری شد، دشوارتر و سنگینتر کرده است؛ چراکه این شهر ضمن اینکه تاریخ استوار و سرنوشتسازی دارد، در حوزههای مختلف نیز پیشینه درخشانی دارد تا جایی که برخی از چهرهها، بوشهر را صرفاً یک شهر نمیدانند و گاه در برخی از گفتههای خود از آن بهعنوان یک کشور یادمیکنند.
سابقه این بندر در استعمارستیزی و مقاومت در برابر نیروهای متهاجم و حماسهآفرینی در جریان دفاع مقدس در حملات هوایی و دریایی، برخورداری از بناهای تاریخی و رجال دانشمند دینی، علمی و فرهنگی، بافت تاریخی و معماری شاخص و ممتاز و محوطههای باستانی شگرف، نقشآفرینی در مبادلات تجاری و اقتصادی و فرهنگی با کشورهای حوزه خلیج فارس و شرق دور و غرب و… دست به دست هم دادهاند تا امروز بوشهر از اهمیت بسزایی در کشور برخوردار باشد.
بدون اغراق گذشته و داشتههای بوشهر چنان مهم و چشمگیر است که امروزه آثار متعدد و متنوعی در باب تاریخ و هویت این شهر از سوی مورخان و پژوهشگران ملی و بومی پدید آمده که پرتره کاملی از جایگاه آن در تاریخ ایران و خلیج فارس ارائه کردهاند. در این میان، سیدقاسم یاحسینی نقش شگرفی در بازنمایی تاریخ اجتماعی بوشهر ایفا کرده است. او با رسوخ به لایههای زیرین و کمتر شناختهشده تاریخ و جامعه بوشهری، فکتها و اطلاعاتی را کشف و بازنمایی کرده که کمتر مورخی به آنها دست یازیده است. شاید افراد سطحینگر حاصل این واکاویها را کارهای کمارزشی بدانند ولی جامعه نخبگانی، پدیدآمدن این آثار را سرآغازی برای قرار گرفتن در مسیر توسعه و جهانیکردن بوشهر میخوانند.
سیدقاسم یاحسینی که بیش از چهاردهه از عمر خود را صرف تاریخنگاری کرده، بر این باور است که در کنار بازنمایی تاریخ و متعلقات آن، میراث فرهنگی، معماری سنتی و فرهنگ و هنر بومی بیشترین ظرفیت را برای جهانیشدن و تبدیل شدن بوشهر به یک شهر توریستی دارد.
از دید او، متولیان برگزاری آیین بزرگداشت روز ملی بوشهر، میتوانند با آیندهنگری و مثبتاندیشی با اتکا به باورهای اصیل مردمان جنوب، فرهنگ و هنر بومی و معماری سنتی آن، ضمن برپایی جشن و شادی برای شهروندان، نگاه ایرانگردان و جهانگردان را در هفته بزرگداشت روز بوشهر به این بندر جذب کنند. درست مانند همان کاری که جشنواره موسیقی کوچه کرد و توانست در مدت یک هفته گردشگران را از سایر نقاط به بوشهر دعوت کند.
این تاریخنگار و مورخ اجتماعی که تا کنون بیش از ۱۰۰ اثر را در حوزههای مختلف تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و… راهی بازار نشر کرده است، معتقد است که «امسال برای روز ملی بوشهر میبایست شورای اسلامی شهر و شهرداری بوشهر، با استفاده از ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی شهر برنامههایی با افق و نگاه ملی تعریف میکرد.» ولی سین برنامههای این هفته بهمانند سالهای گذشته چیده شد و این مناسبت همچنان در سطح استانی ماند تا در سال جاری نیز کمترین دستاورد را برای فرهنگ و صنعت گردشگری بوشهر در عرصه ملی داشته باشد.
به بهانه روز ملی بوشهر با سیدقاسم یاحسینی که به تازگی کتاب «هر چی دیدی، هیچی مگو» نوشته آیتالله بلادی را به همت انتشارات هلیله تصحیح و راهی بازار کتاب کرده است، درباره اولین تاریخنگاریها در باب بوشهر و اهمیت این آثار در توسعه این شهر و نقش میراث فرهنگی آن در اعتلای جایگاه بوشهر در کشور به گفتوگو نشستیم.
-با توجه به تخصص و تجربهای که در حوزه تاریخنگاری جنوب کشور دارید، شالوده ثبت تاریخ بوشهر از چه زمانی گذاشته شد و این تاریخنگاریها آیا پختگی لازم را داشتند؟
بوشهر شهری با حدود ۱۰ هزار سال پیشینه سکونت و بیش از پنج هزار سال تاریخ و پیشینه ثبت شده است. بنابراین شهری است که ریشه در ماقبل تاریخ دارد. درباب گذشته درخشان بوشهر و «اولینهای» آن، آنقدر گفته شده که دیگر کمتر گوشی شوق شنیدن آن حرفهای تکراری و ملالآور را دارد. بماند که با همه اینها، همان نحوه گفتنها نیز غالباً غیرعلمی، کارشناسی نشده و در زرورقی از تبلیغات و بزرگنماییهای بیجا و بیمورد پیچیده شده است.
تا دهه ۷۰ قرن گذشته شمسی، مطالعات بوشهرپژوهی در حالت چنینی و خام بود. کل آثار مستقلی که درباب بوشهر و تاریخ حال و گذشته آن نوشته و منتشر شده بود، به اندازه انگشتان دو دست نبود. حتی کتاب ارزشمند «تاریخ بوشهر» نوشته شیخ محمدحسین سعادت تا آن موقع شناسایی نشده بود. بیشتر آثار زندهیاد محمدحسین رکنزاده آدمیت و شادروان علیمراد فراشبندی در دست بود و البته کتاب دو جلدی آقای ایرج افشار سیستانی و یکی، دو کتاب از دانشمند فرزانه احمد اقتداری، یک اثر قابل اعتنا از سیدجعفر حمیدی و جلد اول و دوم شاعران دشتی و دشتستان استاد عبدالمجید زنگویی. این تقریباً کل فهرست آثار شناخته شده درباب بوشهر و مبارزات تاریخی و فرهنگ درخشان آن تا پایان دهه ۶۰ شمسی بود!
-این آثار از کدام دهه در سیر تحولی قرار گرفت و به پختگی لازم رسید و از بزرگنمایی و تبختر بیهوده فاصله گرفت؟
از اوایل دهه هفتاد، به معنای واقعی کلمه یک رنسانس فرهنگی در زمینه بازشناسی گذشته بوشهر اتفاق افتاد. بزرگانی چون حسن زنگنه، عبدالکریم مشایخی، عبدالرسول خیراندیش، غلامحسین نظامی، حمید اسدپور، آقای سعیدینیا، علیرضا خلیفهزاده، حیدر عرفان، هیبتالله مالکی، محسن شریفیان، عبدالحسین کنین، حسین دهقان و … وارد میدان تحقیق و پژوهش شدند و آثار ماندگاری در زمینههای جغرافیا، تاریخ، هنر، موسیقی، فرهنگ، ادب، رجال و مشاهیر، روحانیون و… نوشته و منتشر کردند. روند پُر شتاب این آثار چنان بود که ظرف سه دهه، بیش از هزار عنوان کتاب در زمینههای مختلف منتشر شد، کاری که فقط نام و مشخصات آنها، نیاز به یک کار میدانی و تهیه کتابشناسی توصیفی مستقل دارد.
-با این اوصاف در دهه ۷۰ تاریخ بوشهر به سمت مدونشدن پیش رفت!
بهتر است که بگوییم در دهه ۸۰و ۹۰، بوشهر دارای تاریخی مدون و قابل ارجاع شد. همین اتفاق، بهترین فرصت را برای نشریات و رسانه بهویژه صداوسیمای مرکز بوشهر فراهم کرد تا در هفتهنامهها و برنامههای رادیویی و تلویزیونی، گذشته بوشهر را به شکل «طلایی» و عصری «غبطهانگیز» و البته دورانی رمانتیک، اما «سپری شده» و بیبازگشت جلوه بدهند، در این نشریات و برنامهها، مدام بین بوشهر گذشته که همه چیز داشت! و بوشهر امروز که هیچ چیز ندارد! خودآگاهانه یا ناخودآگاه، مقایسه صورت میرفت و «نمره» تاریخ و فرهنگ گذشته ۲۰ میشد و حال و امروز صفر میگرفت!
-پس این بار رسانه به فخروفروشی و بزرگنمایی تاریخ بوشهر بر اساس آثار موجود دامن زد! آیا اقدامی برای کنترل این جریان در رسانه صورت گرفت؟
بله، وقتی وضع چنین شد، برخی از روشنفکران و تحلیلگران بوشهری مصمم شدند تا با نگاهی انتقادی، چنین روند رومانتیکگرایانهای را مورد نقد و بررسی قرار بدهند و نسبت به تدوام این جریان مخرب تبلیغاتی هشدار بدهند.
-خب، مگر تاریخ بوشهر و گذشته درخشان آن، چه فایده و ارزشی میتواند برای حالِ بوشهر داشته باشد؟
تجربه «فستیوال کوچه»، نشان داد که با وجود همه حرفها و تحلیلها، اگر با خرد، درایت، مدارا و حلم و بردباری، با گذشته تاریخی بوشهر در همه زمینهها، ابعاد و عرصهها روبهرو شویم، بوشهر نهتنها برای نسل امروزیاش حرفها برای گفتن دارد، بلکه حتی میتواند در مواردی ایران و دنیا را هم شگفتزده کند.
روزگاری کارل مارکس، فیلسوف اجتماعی و یکی از پدران جامعهشناسی، در دوران جوانی خودش در سال ۱۸۴۸ نوشته بود که بورژوازی و سرمایهداری همه چیز را به شکل کالا و برای خرید و فروش درمیآورد، حتی امر مقدس را. من مثل مارشال برمن، نویسنده معروف کتاب «تجربه مدرنیته» از این جمله مارکس الهام میگیرم و میگویم که اگر ما میخواهیم میراث گذشته و تاریخ خود را پاس بداریم، باید توان روزآمد کردن و اشتغالزایی از آن را داشته باشیم.
چندین بار در عمارت دهدشتی و همچنین ساختمان بنیاد بوشهرشناسی، شاهد بودهام که جهانگردان خارجی و ایرانگردان هموطن، چطور با حیرت و شگفتی، معماری سنتی بوشهر را نگریسته و از در، پنجره، اوسی، هلال و طاقهای رنگی ساختمان عکس میگیرند.
-از دید شما معماری سنتی بوشهر و بناهای تاریخی آن میتواند نفع اقتصادی خوبی برای جوانان این شهر داشته باشد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که گذشته و حال یک رابطه دیالکتیکی با هم دارند. گذشته اگر در گذشته و صرفاً برای «افتخار» و افاده بماند، به مانعی مهم برای توسعه حال تبدیل میشود. از دید من، حال باید از گذشته تغذیه کند و گذشته باید در خدمت امروز باشد! این دیالکتیک ظریف و مهم، نکته کلیدی است که در توسعه اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی بوشهر مغفول مانده است.
اجازه بدهید به دو تجربه که در مواردی به هم گره هم خورده، اشاره کنم تا حرفم را بهتر جا بیندازم. حدود چندین دهه است که در بوشهر، به ابتکار چند جوان و میانسال خوشذوق و ضمناً جویای کار و اشتغال مرسوم شده که به سراغ عمارتها و ساختانهای قدیمی بوشهر رفته، آنها را بازسازی کرده و با تغییر کاربری به اقامتگاه، مُتل، هتل، کافیشاپ، رستوران و کافه تبدیل کردهاند.
این تجربه نشان داده که کار آنها کاری موفق و البته درآمدزا است؛ چراکه معماری سنتی بوشهر که تا سی سال پیش برای شهرداری، توسعه و مبلمان شهری و حتی ساکنان چهار محل، به دلیل فرسودگی بافت و قدمت ساختمانها و عمارتها، تبدیل به یک چالش و تهدید شده بود، با چنین ابتکاری، به یک فرصت درآمدزا و اشتغالزا تبدیل شد! تا جایی که اکنون برای ترمیم و کاربرد جدید و امروزی عمارتهای قدیمی بوشهر، رقابت اقتصادی سختی شکل گرفته است.
-در کنار اشارهتان به موفقیتآمیز بودن تجربه مرمت بناهای تاریخی در توسعه شهر، به فستیوال موسیقی کوچه نیز اشاره کردید که در بستر بافت تاریخی و بناهای شاخص آن شکل گرفت و اجرا شد و توانست نگاههای بسیاری را به خود جذب کند؛ اما این تجربه موفق که هم میراث گذشته بوشهر و تاریخ آن را پررنگ کرد و هم برای شهر درآمد آفرید، از دید شما چطور میتوان نشان داد که این جشنواره میتواند برای توسعه بوشهر فرصت باشد تا تهدید؟
از دید من، چنین تجربههایی را باید بسط داد؛ چراکه بر این باورم که باید بین تاریخ و اقتصاد، یک دیالوگ معنادار در بوشهر برقرار شود، چنانچه بین اقلیم و جغرافیا با اقتصاد نیز باید این پیوند در نظر گرفته شود. ظرفیت معماری بوشهر در ۵۰ سال اخیر نشان داده که اگر میراث فرهنگی را به شکل غیرپویا، موزهای و گذشتهنگر نگاه کنیم و چنین رویکردی داشته باشیم، گذشته هر اندازه هم درخشان باشد، باری بر دوش امروز قرار گرفته و فرصت به تهدید تبدیل میشود.
نکته مهم «اقتصاد فرهنگ» و در اینجا «اقتصاد میراث فرهنگی و تاریخی» است. اگر خود جوانان و مردم بوشهر، ابتکار به خرج داده تاریخ، محیط زیست، مبارزات ضد استعماری، فرهنگ درخشان، تاریخ مطبوعات و رجال و مشاهیر خودشان را به اقتصاد و اشتغال امروزی تبدیل کنند، گذشته و حال وارد یک دیالکتیک و دیالوگ پر منفعتی خواهدشد. هم گذشته و میراث غنی آن خوب شناخته میشود و هم برای نسل امروز و جویای کار و اشتغال، فرصت شغلی ایجاد خواهد شد.
باید فستیوال کوچه یک الگوی کلان برای فستیوالهای مشابه در دیگر زمینههای فرهنگی و هنری بوشهر قرار گیرد. برای مثال، فستیوال غذاهای سنتی، نانها و شیرینیهای محلی بوشهر، صنایع دستی، نجاری و در و پنجرههای گرانقیمت بوشهری و حتی تُرشی و آش و لباس و مینار بوشهری!
-یعنی باید با فعال کردن اقتصاد و پیوند آن با میراث فرهنگی و تاریخ، به نوعی به سمت تجاریسازی فرهنگ حرکت کنیم تا مسیر توسعه شهر هموارتر شود، درست است؟!
بله؛ فرهنگ را باید تجاری کرد، از گذشته باید پول درآورد. پاسداشت میراث فرهنگی در گروی ایجاد اشتغال برای نسل فعلی است!، این راز دنیای سرمایهداری معاصر است و زیست امروزی در دنیای مدرن و پسامدرن. تا حالا فکر کردهاید مثلاً با حصیربافی سنتی بوشهر و البته امروزی کردن آن، چند شغل در استان بوشهر ایجاد شده و چقدر صنایع دستی و البته فرهنگ سنتی بوشهر شناخته و صادر میشود؟ خدا رحمت کند سهراب سپهری را؛ چشمها را باید شُست و به دور و اطراف، گذشته و راههای درآمدزایی و اشتغالآفرینی، جور دیگری باید نگریست! تا در بوشهر توسعه از کلمه به حقیقت درآید.